خبرها و رویدادهای سینمایی ایران و جهان

کمدی های دهه هفتاد | بهترین آثار خنده‌دار سینمای ایران

36

پس از پایان جنگ، سینمای ایران نیز تا حدودی پوست انداخته و تولیدات متنوع‌تری را در ژانرهای مختلف روانه پرده نقره‌ای کرد. سینمای کمدی در کنار دفاع مقدس، کودک و ملودرام بار اکران را به دوش کشیده و از نیمه دوم آن نیز فیلم‌های به اصطلاح تین‌ایجری و جوان‌پسند موج تاز‌ه‌ای را به وجود آوردند. در این دهه تولید آثار کمدی رونق داشته و همچنان در رده‌های بالای جدول فروش سالیانه می‌توان ردپای آشکار آن را مشاهده کرد.

اگر به فیلم‌های کمدی دهه نود نیز علاقه‌مندید، مطلب دیگر ما را بخوانید.

بهترین کمدی های دهه هفتاد سینمای ایران

نام فیلمسالکارگرداننقش ایفا شدهیادداشت‌ها
جیب‌برها به بهشت نمی‌روند۱۳۷۲ابولحسن داودیمرد جوان فقیرکمدی موقعیت، فیلمی پر از شوخی‌های هوشمندانه که همچنان محبوب است.
دیگه چه خبر۱۳۷۳تهمینه میلانیفرشته (دختر جوان)کمدی اجتماعی با بازی ماهایا پطروسیان، پر از شوخی‌های دیالوگی و موقعیت.
همسر۱۳۷۴مهدی فخیم‌زادهمرد شاغل در اداره بیمهکمدی ساده و سرراست با شوخی‌های بامزه، دیالوگ‌های جذاب و بازی مهدی هاشمی.
لیلی با من است۱۳۷۵کمال تبریزیصادق مشکینیکمدی جنگی با شوخی‌های موقعیتی و بازی درخشان پرویز پرستویی.
آدم برفی۱۳۷۶داوود میرباقریعباس خاکپور (مهاجر)کمدی اجتماعی با پیچیدگی‌های خاص، با بازی اکبر عبدی و داریوش ارجمند.
کلاه قرمزی و پسرخاله۱۳۷۷ایرج طهماسب و حمید جبلیکلاه قرمزی و پسرخالهفیلم عروسکی محبوب که با موسیقی و ترانه مخاطبان کم‌سن و سال را جذب می‌کند.
مرد عوضی۱۳۷۹محمدرضا هنرمندشخصیت‌های عوض شدهکمدی تخیلی با پیوند مغز، شوخی‌های بامزه و داستان جالب.

جیب‌برها به بهشت نمی‌روند
ابولحسن داودی در اوایل دهه هفتاد یکی از بهترین کمدی‌های موقعیت سینمای ایران را کارگردانی کرد که همچنان پس از گذشت سه دهه جذابیت‌های خود را حفظ کرده است. قصه مرد جوان فقیری که در اتاق اجاره‌ای خانه قمرخانم‌مانندی زندگی می‌کند و قصد ازدواج با دختر یکی از سکنه همان ساختمان قدیمی اجاره‌ای را دارد. او برای به دست آوردن پولی هنگفت با سه دزد در دزدی از بانک همراه می‌شود.مرکز ثقل قصه شخصیتی است با بازی علیرضا خمسه که تماشاگر را به خوبی با خود همراه می‌کند. شوخی‌های نوشته شده را خمسه عالی از کار درآورده که البته‌حضور پارتنرهایی همچون: محمود بهرامی، حسین محب اهری و غلامحسین لطفی در کیفیت مورد‌نظر بی‌تاثیر نبوده است. سکانس موتورسواری حمیده خیرآبادی در حالی که آتنه فقیه نصیری کنارش نشسته، از سکانس‌های درخشان فیلم است که از خاطر تماشاگرانش نمی‌رود.

دیگه چه خبر
دیگر کمدی متفاوت و پرفروش نیمه اول دهه هفتاد ساخته تهمینه میلانی که بخشی از موقعیت‌های کمیک آن در دیالوگ و نریشن شکل گرفته است. قصه فرشته دختر پرشروشور دانشجوی ادبیات که برای به دست آوردن آنچه که دوست دارد، می‌‌جنگد. به خصوص در خانواده سنتی خود که همچنان در آن پسرها بر دخترها ارجحیت داشته و حتی پدر نیز بین او و برادر مخترعش فرق می‌گذارد! دیگه چه خبر کمدی متفاوت، سرحال و سرگرم‌کننده‌ای است که متکی بر قهرمان خود فرشته با بازی شیرین ماهایا پطروسیان بوده و عمده شوخی‌ها نیز حول محور او می‌چرخد. در عین حال میلانی با خلق یک آدم آهنی به نام مبارک گام‌هایی ولو کوچک در جهت تخیل بخشیدن به فیلم خود برداشته است.

کمدی های دهه هفتاد مثل دیگه چه خبر

همسر
دیگر کمدی مهدی فخیم‌زاده پس از خواستگاری که مایه‌های ملودرام نیز دارد. قصه آشنای زن و شوهری که در اداره بیمه کار می‌کنند و طی یک افشاگری مالی، زن به مقام ریاست رسیده و مرد طاقت این موضوع را ندارد. کمدی ساده و سرراستی که بسیار به دیالوگ متکی بوده و در عین حال از چند شوخی بامزه درست اجرا شده نیز برخوردار است. برای نمونه می‌توان به سکانس حضور مرد در انبار اداره و قطع و وصل شدن برق اشاره کرد. مهدی هاشمی و فاطمه معتمدآریا انتخاب‌های فوق العاده‌ای برای نقش‌های اول همسر بوده اند که تعامل خوبی نیز با یکدیگر داشته‌اند.

لیلی با من است
کمدی جنگی کمال تبریزی که در آن دامنه شوخی‌ها به جبهه و جنگ کشیده شده که همین امر کنجکاوی سینماروهای ایران را برانگیخت. رضا مقصودی که فیلمنامه فیلم را نوشته، صادق مشکینی‌ای را خلق کرده که به عنوان فیلمبردار در تلویزیون کار می‌کند و حال باید برای ضبط گزارش همراه با کمالی به ظاهر جنگ دیده روانه اهواز شود. لیلی با من است پر است از شوخی‌های شکل گرفته براساس کمدی موقعیت که به خوبی تماشاگر آشنا با این نوع کمدی را می‌خنداند. در عین حال بسیار متکی به ستاره خود پرویز پرستویی است که در نقش صادق مشکینی عالی ظاهر شده و به واسطه درک درست خود از کمدی، شوخی‌ها را عالی از کار درآورده است. برای مثال می‌توان به شوخی تکرارشونده‌اش با پانصدتومانی داخل جیب‌اش که هر بار نذر کرده و سپس آرام به جیب بازمی‌گرداند، اشاره کرد.

نگاه وبسایت imdb به داستان فیلم لیلی با من است: 

During the war with Iraq, an absurd set of events has an Iranian documentary cinematographer seemingly unable to get out of a dangerous project documenting the war.

در دوران جنگ با عراق، مجموعه‌ای از اتفاقات عجیب و غریب باعث می‌شود که یک فیلم‌بردار مستند ایرانی نتواند از پروژه‌ای خطرناک برای مستندسازی جنگ خارج شود.

آدم برفی
داود میرباقری پس از ساخت چند سریال موفق تلویزیونی، در آدم برفی سراغ سوژه‌ای خط قرمزی رفته که همیبن امر نیز سبب توقیف چندساله فیلم شد. داستان مردی به نام عباس خاکپور که برای مهاجرت به آمریکا آواره ترکیه و استانبول شده و هر بار هم دیپورت شده است. آشنایی او با جواد کولی و رئیس‌اش، خاکپور را وادار به زن پوشی و تبدیل عباس به درنا می‌کند! آدم برفی به لحاظ قصه و شکل روایت شباهت‌هایی به فیلم‌های فارسی قبل از انقلاب دارد که همین موضوع هم بهانه دست مخالفان فیلم داده و آن را بایکوت کردند. با این حال آدم برفی پیامی وطن‌دوستانه در خود داشته و به لحاظ کارگردانی و دیگر اجزای فنی همچون: گریم و فیلمبرداری وضعیت خوبی دارد. اکبر عبدی، داریوش ارجمند و پرویز پرستویی هم ستاره‌های جلوی دوربین آن هستند که به شخصیت‌ها جان بخشیده و تماشاگر هم دوستشان دارد.

کلاه قرمزی و پسرخاله
عروسک‌های محبوب برنامه تلویزیونی صندوق پست دستپخت مشترک تیم دونفره خلاق ایرج تهماسب و حمید جبلی، خیلی زود سر از پرده سینما درآورده و رکورد فروش و تعداد تماشاگر را شکست. نخستین فیلمی که با حضور این دو عروسک جذاب و پرطرفدار ساخته شد، قصه‌ای ساده و کم‌فرازونشیب دارد که در طراحی آن از فرمول‌های کمدی کلاسیک بهره بسیار گرفته شده است. برای مثال می‌توان به سکانس حرکت ویلچر پیرمرد بزرگ خانواده در سراشیبی پارک و در نهایت افتادن‌اش در استخر اشاره کرد. در عین حال، تهماسب به خوبی از موسیقی و ترانه و آواز در این فیلم بهره گرفته و مخاطبان کم سن وسال خود را غرق شادی و لذت می‌کند.

مرد عوضی
در نیمه دوم دهه هفتاد، سینما هم تغییرات زیادی را تجربه کرد و بیش از همه سینمای کمدی تحت تاثیر قرار گرفت. محمدرضا هنرمند در این سال‌ها چند کمدی جذاب ساخت که چارچوب فیلمنامه‌های آن را از کمدی‌های مل بروکس وام گرفته بود. در مرد عوضی، فرهاد توحیدی به عنوان نویسنده فیلمنامه از کلیشه آشنای عوض شدن دو آدم با یکدیگر بهره گرفته با این تفاوت که خلاقیت بیشتری به خرج داده و بحث پیوند مغز را مطرح کرده است. ایده‌ای تخیلی که خوب شکل گرفته و شوخی‌های بامزه‌ای با خود دارد که بخشی از آنها هم خط قرمزی به حساب می‌آیند! مغز مخترعی فقیر به صاحب کارخانه مواد شوینده پیوند زده شده و دومی با چهره خود و فکر دومی زندگی پیچیده‌ای را تجربه می‌کند. پرویز پرستویی مرکز ثقل فیلم به حساب می‌آید که شوخ‌ های نوشته شده را عالی اجرا می‌کند.

الو الو من جوجو‌ام

فیلمی کودکانه از مرضیه برومند که در ادامه‌ی مسیر موفق او در خلق آثار عروسکی و پرمخاطب ساخته شد. برومند این‌بار هم سراغ همان جهان خیال‌انگیز و صمیمی «خونه مادربزرگه» رفته و با استفاده از عروسک‌های محبوب جوجه و گربه، قصه‌ای پرتحرک و سرگرم‌کننده ساخته است. محور داستان، گردنبندی است که مادربزرگی قصد دارد به نوه‌اش هدیه دهد، اما دزدیده شدن آن ماجرا را به مسیری ماجراجویانه می‌کشاند؛ جایی که عروسک‌ها در برابر دزدان واقعی قرار می‌گیرند.

فیلم سرشار از موقعیت‌های طنز ساده و صمیمی است که برای مخاطب کودک جذاب و برای بزرگ‌ترها نوستالژیک است. طراحی عروسک‌ها و ترکیب آن‌ها با بازیگران واقعی، همچنان از نقاط قوت آثار برومند است که در این فیلم هم به چشم می‌آید.

«الو الو من جوجو‌ام» نمونه‌ی موفقی از سینمای کودک دهه هفتاد است؛ اثری که با سادگی روایت، موسیقی دلنشین و شخصیت‌های دوست‌داشتنی‌اش، یادآور دورانی است که تخیل و مهربانی در سینمای کودک ایران حرف اول را می‌زد.

مومیایی ۳

«مومیایی ۳» یکی از موفق‌ترین کمدی‌های تاریخ سینمای ایران است که توسط محمدرضا هنرمند ساخته شده و محصول سال ۱۳۷۸ است. این فیلم یک سال پس از موفقیت «مرد عوضی» ساخته شد و همکاری مجدد هنرمند با پرویز پرستویی، موفقیتی حتی بزرگ‌تر از قبل را رقم زد. داستان درباره یک افسر پلیس وظیفه‌شناس است که با دقت و صداقت در کارش، درگیر بازپس‌گیری کلانتری محل خدمت از صاحبخانه می‌شود و همزمان باید پرونده سرقت یک جسد مومیایی را هم پیگیری کند. موقعیت‌های طنز فیلم با بازیگران اصلی و شوخی‌های هوشمندانه، تماشاگر را با خود همراه می‌کند و فیلم همچنان یکی از نمونه‌های برجسته کمدی دهه ۷۰ ایران به حساب می‌آید.

اگر به فیلم‌های کمدی دهه هشتاد علاقه‌مندید، مطلب دیگر ما را بخوانید.

36 دیدگاه‌ها
  1. مهناز شریفی می‌گوید

    فیلم «جیب‌برها به بهشت نمی‌روند» واقعاً یه نمونه عالی از کمدی موقعیت در سینمای ایرانه. علیرضا خمسه با بازی درخشانش تونسته یه شخصیت دوست‌داشتنی و بانمک خلق کنه که با تمام سختی‌ها و چالش‌هایی که تو داستان داره، تماشاگر رو هم می‌خندونه و هم با خودش همراه می‌کنه. به نظرم سکانس موتورسواری حمیده خیرآبادی در کنار آتنه فقیه نصیری یکی از ماندگارترین صحنه‌های این فیلمه که هیچ وقت از ذهن آدم پاک نمی‌شه.

    1. حمید پرویز می‌گوید

      کاملاً موافقم، «جیب‌برها به بهشت نمی‌روند» یکی از بهترین نمونه‌های کمدی موقعیت در سینمای دهه هفتاد بود. علیرضا خمسه با بازی هنرمندانه‌اش تونست شخصیت شیرین و خاصی خلق کنه که هم تماشاگر رو می‌خندونه و هم به فکر وامی‌داره. اون سکانس موتورسواری که گفتید، یکی از خاطره‌انگیزترین لحظات این فیلمه و نشون‌دهنده مهارت کارگردان در ترکیب طنز و احساسات است.

  2. رضا تقوی می‌گوید

    «کلاه قرمزی و پسرخاله» یه نوستالژی کامل برای ما دهه شصتی‌هاست. این فیلم با داستان ساده و جذابش و استفاده از عروسک‌هایی مثل کلاه قرمزی و پسرخاله تونست دل همه رو از کودک تا بزرگسال ببره. موسیقی و ترانه‌های فیلم هم واقعاً جذاب بودن و باعث شدن خاطرات خوشی برای ما رقم بخوره. به نظرم ایرج تهماسب و حمید جبلی بهترین انتخاب‌ها برای ساخت فیلم‌های کودکانه بودن و همچنان می‌شه از تماشای این فیلم لذت برد.

    1. حمید پرویز می‌گوید

      «کلاه قرمزی و پسرخاله» واقعاً یک شاهکار بی‌بدیل توی ژانر کمدی کودکانه است. ایرج تهماسب و حمید جبلی با خلاقیت و درک عمیق از دنیای کودکان، تونستن فیلمی بسازن که نه‌تنها برای بچه‌ها بلکه برای بزرگ‌ترها هم جذاب و به‌یادماندنی باشه. موسیقی و ترانه‌های این فیلم هنوز هم به گوش خیلی‌ها نوستالژیکه و هر بار دیدنش حس خوبی رو زنده می‌کنه.

  3. الهام نوری می‌گوید

    «مرد عوضی» یکی از خلاقانه‌ترین کمدی‌های دهه هفتاده که با ایده جالب پیوند مغز دو شخصیت کاملاً متفاوت، داستانی بامزه و پر از لحظات خنده‌دار خلق کرده. پرویز پرستویی با اجرای بی‌نظیرش، طنز این فیلم رو به اوج رسونده و واقعاً مخاطب رو مجذوب شخصیت‌های پیچیده فیلم می‌کنه. به نظرم شوخی‌های خط قرمزی فیلم هم با مهارت زیادی اجرا شده و باعث جذابیت بیشترش شده. یکی از بهترین آثار محمدرضا هنرمنده که ارزش چند بار دیدن داره.

    1. حمید پرویز می‌گوید

      «مرد عوضی» از اون کمدی‌های متفاوت دهه هفتاد بود که با یک ایده نو و اجرای قوی، تونست جایگاه ویژه‌ای در سینمای ایران پیدا کنه. پرویز پرستویی با بازی خیره‌کننده‌اش، طنز فیلم رو عمیق‌تر کرد و شخصیت‌ها رو برای تماشاگر باورپذیر ساخت. این فیلم با شوخی‌های خلاقانه و داستان جذابش، یکی از بهترین آثار محمدرضا هنرمند در اون دوره است و ارزش چندین بار تماشا رو داره.

  4. نیما رضایی می‌گوید

    فیلم لیلی با من است یکی از هوشمندانه‌ترین کمدی‌های سینمای ایران بود که با ظرافت خاصی فضای جنگ و دفاع مقدس رو در قالب طنز نشون داد. شوخی‌های موقعیتی فیلم هنوز هم تازگی داره و بازی درخشان پرویز پرستویی توی نقش صادق مشکینی باعث شده این فیلم همچنان محبوب بمونه. اون سکانس‌هایی که نذر می‌کنه و بعد پشیمون می‌شه یا لحظه‌ای که برای اولین بار توی منطقه جنگی قرار می‌گیره، واقعاً بی‌نظیر بود. واقعاً فکر می‌کنم این فیلم یکی از مهم‌ترین آثار کمدی تاریخ سینمای ایرانه. شما هم همین نظر رو دارید؟

    1. حمید پرویز می‌گوید

      لیلی با من است یکی از معدود کمدی‌هایی بود که تونست فضای جنگ و دفاع مقدس رو با طنزی هوشمندانه ترکیب کنه. بازی پرویز پرستویی تو نقش صادق مشکینی یکی از درخشان‌ترین اجراهای کمدی سینمای ایران بود، به‌خصوص اون صحنه‌هایی که بین ترس، تظاهر و اتفاق‌های پیش‌بینی‌نشده گیر می‌کنه. این فیلم هنوز هم جزو مهم‌ترین کمدی‌های سینمای ایرانه. شما هم فکر می‌کنید که این فیلم جایگاه ویژه‌ای توی تاریخ سینمای طنز ایران داره؟

  5. آرمان کریمی می‌گوید

    کلاه قرمزی و پسرخاله یه نوستالژی تکرارنشدنی برای نسل ماست. ترکیب طنز ساده، موسیقی دلنشین و شخصیت‌های دوست‌داشتنی مثل کلاه قرمزی و پسرخاله باعث شد که این فیلم توی دهه هفتاد یه پدیده بشه. هنوزم اون دیالوگ‌های بامزه مثل “من عذر می‌خوام” یا “من می‌خوام برم پیش آقای مجری” توی ذهن خیلی از ما مونده. به نظرم ایرج طهماسب و حمید جبلی یه سبک خاص از طنز رو تو سینمای ایران پایه‌گذاری کردن که دیگه کمتر دیده می‌شه. به نظرتون این فیلم تونست راه جدیدی توی سینمای کودک و نوجوان باز کنه؟

    1. حمید پرویز می‌گوید

      کلاه قرمزی و پسرخاله یه خاطره جمعی برای خیلی از ماهاست. ایرج طهماسب و حمید جبلی با ساخت این فیلم تونستن یه سبک خاص از طنز کودکانه رو پایه‌گذاری کنن که هنوز هم محبوبه. دیالوگ‌های بامزه، داستان ساده ولی جذاب و شخصیت‌های فراموش‌نشدنی، باعث شد که این فیلم یه پدیده بشه. آیا به نظر شما این فیلم تونست راه جدیدی توی سینمای کودک باز کنه، یا بیشتر یه اثر خاص و منحصر‌به‌فرد باقی موند؟

ارسال یک پاسخ

نشانی رایانامه‌ی شما منتشر نخواهد شد.