در دهه شصت و با توجه به اینکه جنگی هشت ساله در جریان بود، مردم نیاز بیشتری به تماشای آثار کمدی در تلویزیون و به خصوص سینما داشتند. چرا که به این ترتیب از جنگ و وقایع ناگوار آن ولو برای دو ساعت دور شده و حال و هوای بهتری پیدا میکردند. به همین خاطر هم بخشی از آثار تولید شده سینمایی در این دهه را آثار کمدی تشکیل میدادند که بخش مهمی از آنها در جمع پرفروشترینهای سال قرار گرفتهاند. در عین حال در این یک دهه شاهد تولید انواع مختلف کمدی بودهایم که همین امر در کشاندن طیف های مختلف سنی به سالن های سینما موثر بوده است.
مردی که زیاد میدانست
یدالله صمدی از نسل نوپای فیلمسازی پس از انقلاب در نخستین فیلم خود سراغ سوژهای جذاب رفته و زندگی جوانی به نام جواد را به تصویری کشیده که روزی با پیرمردی مرموز در پارک مواجه می شود. پیرمرد روزنامه چاپ چند روز بعد را به جواد داده و همین موضوع دیگ طمع او را میجوشاند. یک ایده اولیه جذاب که سروشکل درستی پیدا کرده و منطق داستانی خوبی هم دارد. همزمان شدن اتفاق یاد شده با نخستین حمله هوایی عراق به تهران، فضای مناسبی را برای تغییر بنیادین جواد که همیشه در حسرت ثروت دیگران بوده به وجود میآورد. مردی که زیاد میدانست با وجود آن که پیام اخلاقی نسبتا گلدرشتی هم دارد، پایانبندی خوبی داشته و بسیار مدیون بازی بازیگر نقش اولاش عنایتالله شفیعی است.
کفشهای میرزا نوروز
محمد متوسلانی که پیش از انقلاب سابقه کارگردانی و بازیگری داشته و اغلب آثارش هم درونمایه کمدی داشتند، این فیلم را براساس فیلمنامهای از داریوش فرهنگ ساخته است. متوسلانی به خوبی توانسته فیلمنامه شخصیتمحور و پر از شوخی فرهنگ که در راس آنها شخصیت خسیس میرزا نوروز قرار دارد را به تصویر کشیده و از لودگی نیز بپرهیزد.از نقطه نظر تکنیکی نیز فیلم سروشکل شسته رفتهای داشته و با توجه به کمبود امکانات فنی در آن سالها نمره قبولی میگیرد.علی نصیریان نیز انتخاب مناسبی برای نقش میرزا نوروز بوده که به خوبی هم با خصوصیات نقش مطابقت دارد.سادهدلی موجود در شکل بازی نصیریان در کنار اندک رندیای که چاشنی آن کرده، به خلق نقشی بهیادماندنی منجر شده است.برای مثال تنها کافی است به عجز و لابههای او هنگام محاکمه در حضور حاکم شهر توجه کنید.
اتوبوس
یکی دیگر از کمدیهای پرفروش دهه شصت به کارگردانی یدالله صمدی که براساس کتاب پرونده قدیمی پیرآباد نوشته محمود دولت آبادی ساخته شده و به سیاق فیلمهای آن دوره پیام اخلاقی واضحی هم دارد. داستان دو طایفه بالاده و پایینده که کدورتی قدیمی از یکدیگر داشته و با خرید اتوبوسی کهنه توسط یکی از آنها دیگری هم به صرافت خرید میافتد و همین موضوع زخم کهنهای را باز میکند. اتوبوس به خوبی از فضا و فرهنگ منطقه آذربایجان بهره گرفته و قصه خود را با ریتمی مناسب به آخر میرساند.حمید طاعتی و مرتضی احمدی نیز در دو قطب مختلف داستان بازیهای درخشانی را ارائه کردهاند.
ماموریت
اکبر عبدی یکی از پولسازترین بازیگران دهه شصت به حساب میآید که پس ازبازی در مجموعههای محبوب تلویزیونی سر از سینما در آورده و به ستاره سینمای کمدی تبدیل شد. حسین زندباف در ماموریت سراغ عبدی و قابلیتهایش در تیپسازی رفته و کارمند سادهای به نام تقی را خلق کرده که عاشق کاراگاهبازی و حل معماهای اینچنینی است. ماموریت شکلی از کمدیهای مشهور به بزن بکوب است که با هجو و کاریکاتور درهم آمیخته است! با این حال ریتم سریع کار در کنار شوخیهای فراوان آن، مورد توجه تماشاگران قرار گرفته و جایگاه عبدی را به عنوان کمدین در سینمای ایران محکم کرد.
اجاره نشینها
یکی از محبوبترین کمدی های تاریخ سینمای ایران ساخته داریوش مهرجویی که تقریبا همه اجزای آن در بهترین حالت ممکن قرار داشته و واقعا نمیتوان جز مواردی کاملا جزیی از آن ایراد گرفت. قصه مالک و مستاجر و آدمهایی که مابین صاحبان دو آژانس املاک منطقهای خلوت و تازهساز قرار گرفتهاند. شخصیتهای پرتعداد فیلم نیز طیف متنوعی از تیپ-شخصیت و تیپ به حساب میآیند که به شکل مطلوبی در کنار یکدیگر قرار گرفته و قصه را پیش میبرند. از عباس آقا سوپرگوشت و قندی و برادرش تا توسلی و آقا باقری. شوخیهای فوق العادهای هم توسط مهرجویی نوشته و اجرا شده که هنوز پس از گذشت نزدیک به چهار دهه تازگی و شیرینی خود را از دست نداده است. اجاره نشینها به لحاظ گروه بازیگران هم فوقالعاده غنی است که در راس آنها عزت الله انتظامی، اکبر عبدی و حمیده خیرآبادی قرار دارند.
خواستگاری
یکی از اقشار سنی که سینمای ایران و به ویژه گونه کمدی کمتر به آنها اعتنایی داشته، مردان و زنان کهنسال هستند. کاری که مهدی فخیمزاده در خواستگاری انجام داده و لقب پرفروشترین فیلم سال 1369 را از آن خود کرده است. قصه پیرمردی که پس از فوت همسرش در خانه فرزندانش روزگار میگذراند اما بر اثر یک اتفاق و آشنایی با زنی همسن و سال خودش قصد ازدواج مجدد میکند. قصه ساده اما پر از فرازوفرود فیلم بسیار به مذاق تماشاگران آن سالهای سینمای ایران خوش آمده و در پخشهای تلویزیونیاش نیز همچنان مخاطبان فراوان دارد. هادی اسلامی ستاره بیچون و چرای خواستگاری است که نقش را شیرین از کار درآورده و چند لحظه درخشان همچون سکانس مجلس ختم دوست قدیمیاش و نیز تعقیب و گریز با اتومبیل دوست قدیمیاش را خلق کرده است.
آپارتمان شماره 13
چهارمین کمدی یدالله صمدی فیلمساز پرکار دهه شصت که یکی از مهمترین ستارههای سینمای کمدی را با خود دارد: علیرضا خمسه. بازیگر با استعداد آن سالهای سینمای ایران که در این فیلم در نقش مرد جوانی به نام ماشاالله ظاهر شده که برای فروختن آپارتمان پدری از کرمان به آمده و در این مسیر به مشکلات متعددی برخورد میکند. فیلم سرشار ازکمدی موقعیت و کلامی است که اولی بر دومی غلبه دارد و ستاره آن هم خود علیرضا خمسه است. برای مثال میتوان به سکانس طولانی عروس بردن از آرایشگاه واحد کناری آپارتمان ماشالله و شوخیهای فوق العاده آن یاد کرد. همین طور میوهفروشی پایین آپارتمان با بازی درخشان زندهیاد جمشید اسماعیل خانی که به خوبی تماشاگران آپارتمان شماره 13 را میخنداند.