در دهه هشتاد نیز سینمای کمدی روند صعودی خود را ادامه داده و بخش مهمی از گیشه سینمای ایران را به خود اختصاص داد. آن هم با تولیدات متنوع که سلایق مختلف تماشاگران را پوشش میداد. از کمدیهای سهل و ممتنعی که از روی فیلمهای قدیمی کپی شده و تماشاگر را به یاد کمدیهای پیش از انقلاب میانداخت تا کمدیهای ابزوردی که رضا کاهانی میساخت. همه اینها هم دست به دست هم داده و رونقی نسبی به گیشهها داد. آن هم در دورهای که به گواه آمار، از تعداد مخاطبان سینمای ایران کاسته شده و اغلب تهیهکنندگان بخش خصوصی را با مشکلات ریز و درشتی مواجه کرد.
اخراجی ها
شوخی با جبهه و جنگ که نخستین بار لیلی با من است آن را باب کرد، دستمایه تولید اخراجی ها به کارگردانی مسعود دهنمکی شد. یکی از پرفروشترین فیلمای تاریخ سینمای ایران که اگر درگیر معضل قاچاق فیلم نمیشد، رکوردهای بیشتری را جا به جا میکرد. فیلم قصه جوانی به نام مجید سوزوکی است که برای رسیدن به وصال دختر موردعلاقهاش راهی جبهه شده و در این مسیر متحول و در آخر به شهادت میرسد. اخراجیها پر است از شوخیهای کلامی و گاه موقعیت است که شیرین از کاردرآمده و بخش مهمی از آن را مدیون بازیگرانی همچون: اکبر عبدی، امین حیایی و ارژنگ امیرفضلی است که شوخیهای فوق را عالی اجرا کردهاند.
مهمان مامان
یکی از بهترین کمدیهای دهه هشتاد که امضای داریوش مهرجویی را پای خود داشته و براساس کتابی از هوشنگ مرادی کرمانی ساخته شده است. مادر خانوادهای فقیر میفهمد که خواهرزاده و تازه عروساش به خانه آنها میآیند و حال او میخواهد بهترین پذیرایی را از آنها انجام دهد. فیلمی بسیار خوشریتم و جذاب که فیلمنامه پروپیمانی داشته و شوخیهایش هم تازه و غیرتکراری به نظر میرسد. مهرجویی در عین حال تیپ-شخصتهایی را خلق کرده که باورپذیر بوده و به دل مینشینند. آدمهایی که برای آبروی همسایه خود به کمک او آمده و در آخر سفره رنگینی را تدارک میبینند. یکی از مهمترین نقاط قوت فیلم، بازیهای درخشان و یکدست بازیگران آن است که در راسشان گلاب آدینه، حسن پورشیرازی و پارسا پیروزفر و امین حیایی قرار دارند.
آتش بس
کمدیهای زن و شوهری یکی از زیرشاخههای این ژانر در سینمای ایران به حساب میآیند که تهمینه میلانی با نگاهی به آن، آتشبس را ساخته است. داستان زوجی جوان و مرفه که با وجود علاقه میانشان با مشکلاتی در زندگی مشترک روبرو هستند تا جایی که به فکر طلاق میافتند اما آشنایی زن با دکتر روانشناس قصه را وارد فاز تازهای میکند. سبک کمدی آتش بس برگرفته از کمدی رمانتی های دهه نود هالیوود است که البته رگههایی از کمدیهای سیتکامی از جنس فرندز را هم دارد. همه اینها به مذاق دوستداران کمدیهای متفاوت ایرانی خوش آمده و آتش بس را به فروش رویایی یک میلیارد تومانی در نیمه دهه هشتاد رساند! البته نباید از زوج افشار و گلزار و تاثیر آنها بر فروش فیلم نیز غافل شد.
بی پولی
حمید نعمتالله در دومین فیلم سینمایی خود سراغ قصهای با تهمایه کمدی رفته و فیلم درخشانی ساخته که هنوز هم تماشاگران پروپاقرص خود را در نمایشهای تلویزیونی دارد. قصه ساده و سرراست جوانی به نام ایرج چیتچی طراح لباس که بر اثر یک اتفاق خودخواسته بیکار شده و به مرور در گردابی از مشکلات میافتد. بی پولی سرشار از شوخیهای بامزه و موقعیتهای کمدی درخشان است که بخش مهمی از آن را در شرکت ورشکسته دوستان ایرج میبینیم. نعمتالله و همکارش مقدمدوست شناخت فوقالعادهای از تیپهای مختلف جامعه داشته و به خوبی از آن در خلق شخصیتهای آثارشان بهره میگیرند.کاری که در بیپولی هم انجام داده و طیف متنوعی از شخصیتهای تماشایی را خلق کردهاند. از خود ایرج تا احمد رنجه، پرویز، منصور و بهروز. همین طور بازیهای خوب فیلم که بهترین نقشآفرینی بهرام رادان نیز در آن جای دارد.
سن پطرزبورگ
بهروز افخمی از جمله فیلمسازانی است که به جنسی متفاوت از کمدی علاقه داشته و سن پطرزبورگ نمونه کاملی از آن به حساب میآید. با فیلمنامهای درخشان از پیمان قاسمخانی و با بازیهای شیرین او و محسن تنابنده در قامت دو کلاهبردار و دزد خردهپا که برای میراث به جای مانده از تزار روس نقشه چیدهاند. فیلم از همان سکانس نخست میخاش را محکم کوبیده و در سکانس خانه سالمندان به خوبی تماشاگر خود را میخنداند. بخش مهمی از شوخیهای فیلم حول محور کمدی موقعیت گذشته و شوخی های کلامی آن را تکمیل میکند. سکانس حضور قاسمخانی در فضای هنری و برخوردش با دخترانی که زمانی دوستشان بوده، یکی از جذابترین سکانسهای فیلم است که از خاطر دوستداران فیلم نمیرود.
اسب حیوان نجیبی است
در سالهای پایانی دهه هشتاد شاهد نمایش چند کمدی فوقالعاده جذاب هستیم که ساخته عبدالرضا کاهانی یکی از آنها است. داستان مرد میانسالی که در لباس نیروی انتظامی سراغ آدمها و جمعهای مشکوک رفته و به نوعی آنها را تلکه میکند که در آخر اصل ماجرا روشن میشود. یک کمدی ابزورد یا پوچ تمام عیار که ویژگیهای آشنای آن به ویژه در خلق شوخیها به خوبی با قصه فیلم جفت و جور شده و تماشاگر را تا آخر روی صندلی نگه میدارد. رضا عطاران ستاره بیچون و چرای فیلم است که بازی یکدستی را ارائه کرده و در کنار او طیف وسیعی از بازیگران سرشناس از ماهایا پطروسیان و بابک حمیدیان و حبیب رضایی تا باران کوثری و پارسا پیروزفر و مهران احمدی در نقشهای کوچک حضور دارند.
ورود آقایان ممنوع
دیگر کمدی پرفروش دهه هشتاد به قلم پیمان قاسمخانی و به کارگردانی رامبد جوان که تقریبا تمامی اجزای آن درست از کار درآمده است. داستان جبلی معلم فیزیک که مدیر دبیرستانی دخترانه به نام دارابی به ناچار از او برای تدریس در مدرسهاش برای بچههای شرکتکننده در المپیاد شیمی دعوت میکند. از دل تضاد میان این دو شخصیت شوخیهای بامزه ای شکل گرفته که به خوبی تماشاگران خود را میخنداند. در عین حال میان شوخ ها پیوستگی وجود داشته و از ریتم نمیافتد. برای مثال میتوان به بخش نسبتا طولانی اردوی شیمی محصلها در ویلای پدر یکی از آنها نگاه کرد که شوخیهای فوقالعادهای با خود دارد. عطاران در نقش معلم شیمی عالی بوده اما ویشکا آسایش سورپرایز بزرگ فیلم بوده که پا به پای عطاران پیش میرود.