به گزارش آیتیکت نیوز؛ زهره حمیدی، بازیگری که با استعداد و تواناییهای خود توانست جایگاه مناسبی در سینما و تلویزیون ایران به دست آورد، به تازگی از میان ما رفته است. نقشهای زهره حمیدی در فیلمها و سریالهای مختلف، توانست محبوبیت بالایی را برای این بازیگر عزیز ایجاد کند. در ادامه، به بررسی مهمترین آثار زهره حمیدی پرداخته و به نقشهایی که او را به یکی از چهرههای محبوب و مورد احترام تبدیل کرد، نگاهی خواهیم انداخت.
برجستهترین نقشهای زهره حمیدی در سینمای ایران
| ردیف | نام اثر | سال تولید | کارگردان | نقش و توضیحات |
|---|---|---|---|---|
| ۱ | نرگس | ۱۳۸۴ | شاپور قریب | نقش مادر فداکار که با مشکلات خانوادگی متعددی مواجه است. یکی از آثار پرمخاطب تلویزیون در زمان پخش. |
| ۲ | تولدی دیگر | ۱۳۷۷ | داریوش فرهنگ | حضور در یکی از محبوبترین سریالهای دهه ۷۰ تلویزیون با نقشی تأثیرگذار و ماندگار. |
| ۳ | روزگار قریب | ۱۳۸۱–۱۳۸۶ | کیانوش عیاری | ایفای نقش در سریالی تاریخی و اجتماعی که زندگی دکتر قریب را روایت میکند. |
| ۴ | کلاهی برای باران | ۱۳۸۵ | مسعود نوابی | نقش مکمل تأثیرگذار در یک فیلم کمدی محبوب با حضور رضا عطاران و رضا شفیعی جم. |
| ۵ | ورود آقایان ممنوع | ۱۳۸۹ | رامبد جوان | حضور در اثری کمدی موفق که از پرفروشترین فیلمهای زمان خود بود. |
| ۶ | من و شارمین | ۱۳۹۴ | بیژن شیرمرز | نقشآفرینی در فیلمی کمدی-اجتماعی که با استقبال مخاطبان روبهرو شد. |
| ۷ | پشت بام تهران | ۱۳۹۴ | بهرنگ توفیقی | ایفای نقش در سریالی اجتماعی که به موضوعات خانوادگی و چالشهای شهری میپردازد. |
| ۸ | طلسمشدگان | ۱۳۸۲ | داریوش فرهنگ | بازی در نقش مهمی در سریالی درام که توجه ویژهای به روابط انسانی و اجتماعی داشت. |
| ۹ | گمگشته | ۱۳۸۰ | رامبد جوان | نقش در سریالی محبوب با محوریت مسائل اخلاقی و خانوادگی که در زمان خود بسیار دیده شد. |
| ۱۰ | تنهایی ماه | ۱۳۹۹ | بهروز شعیبی | نقشآفرینی در اثری درام که به مسائل اجتماعی و عاطفی زنان میپردازد. |
زهره حمیدی در طول دوران فعالیت هنری خود در بیش از ۴۰ فیلم سینمایی و ۶۰ سریال تلویزیونی حضور داشت که هر یک از آنها توانست به شکلی خاص جایگاه او را در عرصه بازیگری تثبیت کند.
حمیدی در سریال نرگس، نقش مادر خانوادهای را بازی کرد که با مشکلات و چالشهای متعددی مواجه است. این سریال به یکی از پرمخاطبترین آثار تلویزیونی زمان خود تبدیل شد و بازی زهره حمیدی به عنوان مادری فداکار و نگران، تحسینهای بسیاری را برانگیخت.
در عرصه سینما، زهره حمیدی با بازی در فیلمهایی چون «تنهایی ماه» (۱۳۹۹) و «دختر دیروز» (۱۳۹۸) به نقشهایی پرداخته که مخاطبان را به تأمل واداشته و احساسات عمیق انسانی را به تصویر کشیده است. همچنین، حضور او در فیلمهای پرفروش و پرمخاطبی مانند «من و شارمین» (۱۳۹۴) و «رستاخیز» (۱۳۹۱) توانست او را به یکی از چهرههای محبوب سینمای ایران تبدیل کند. فیلمهای دیگری نظیر «ورود آقایان ممنوع» (۱۳۸۹) و «کلاهی برای باران» (۱۳۸۵) نیز با حضور وی بهعنوان یکی از نقشهای کلیدی، به آثار خاطرهانگیز سینمای ایران بدل شدهاند.
یکی از کاربران در صفحه معرفی این فیلم در وبسایت imdb به نکته قابل توجهی در مورد اشاره کرده است که در ادامه نقل کرده ایم:
A completely Iranian film for the eighties.They are great actors who saved a poor movie.Producers who cast their own sons in the film are really junk!
یک فیلم کاملاً ایرانی برای دهه هشتاد. بازیگران فوقالعادهای که یک فیلم ضعیف را نجات دادند. تهیهکنندگانی که پسران خودشان را در فیلم بازی میدهند واقعاً افتضاح هستند!
در تلویزیون، زهره حمیدی با ایفای نقشهای متنوع و تأثیرگذار در سریالهای پرمخاطبی چون «روزگار قریب» (۱۳۸۱–۱۳۸۶) و «طلسمشدگان» (۱۳۸۲)، توانست نام خود را بهعنوان یکی از بازیگران مطرح و دوستداشتنی در خانههای ایرانی تثبیت کند. همچنین، حضور او در سریالهای پرمخاطبی چون «گمگشته» (۱۳۸۰) و «پشت بام تهران» (۱۳۹۴)، نقش او را در ساخت و خلق لحظات بهیادماندنی تلویزیونی، بیش از پیش به چشم آورد.
در سریالهای دهه ۱۳۷۰ مانند «کارآگاه» (به کارگردانی حسن هدایت) و «آتیه» (به کارگردانی رضا صفایی)، زهره حمیدی با نقشهای پیچیده و درگیرانهای که بازی کرد، توانست تصویری ماندگار از خود در ذهن مخاطبان به جا بگذارد. همچنین، حضور او در سریالهایی چون «جدال بیحاصل» و «جدال با سرنوشت» (هر دو به کارگردانی مسعود رشیدی) نشان از توانایی او در ایفای نقشهای دراماتیک و احساسی دارد.
از دیگر آثار برجسته او میتوان به سریال «تولدی دیگر» (داریوش فرهنگ) اشاره کرد، که یکی از پرمخاطبترین سریالهای زمان خود بود و زهره حمیدی با ایفای نقش در این سریال، به یکی از چهرههای محبوب تلویزیونی تبدیل شد. همچنین، نقشآفرینی او در سریالهای «نرگس» (شاپور قریب) و «غریبهای در راه» (علی نقیلو) نشاندهنده عمق و انعطافپذیری او در ایفای نقشهای متفاوت است.
در دهه ۱۳۸۰، زهره حمیدی با حضور در سریالهای محبوبی مانند «گمگشته» (رامبد جوان)، «دوران سرکشی» (کمال تبریزی) و «روزگار قریب» (کیانوش عیاری)، به تثبیت جایگاه خود به عنوان یکی از بازیگران برجسته تلویزیون ادامه داد. این سریالها با مضامین اجتماعی و خانوادگی، توانستند نقشی ماندگار در فرهنگ بصری ایران ایفا کنند و زهره حمیدی نیز با بازی در این آثار، به یکی از نمادهای تلویزیون ایران تبدیل شد.
در دهههای اخیر نیز، زهره حمیدی با ایفای نقش در سریالهایی همچون «پشت بام تهران» (بهرنگ توفیقی) و «خداداد» (علی غفاری)، همچنان در خط مقدم بازیگران پرکار و محبوب تلویزیون باقی ماند. او با حضور در این آثار، نهتنها توانست مخاطبان جدیدی را جذب کند، بلکه نام خود را بهعنوان یکی از بازیگران پرآوازه و ماندگار تلویزیون ایران به ثبت رساند.
واقعاً ناراحتکننده است که هنرمندای قدیمی یکی یکی از بین ما میرن، ولی چیزی که باقی میمونه، هنر ماندگارشونه. زهره حمیدی تو فیلمهای مختلفی بازی کرده، اما به نظرم حضورش توی کلاهی برای باران یکی از بهترین نقشآفرینیهاش بود. ترکیب بازیگرای اون فیلم با حضور ایشون، یه حس نوستالژیک قشنگ داشت. حیف که این روزا سینمای ایران کمتر از بازیگرای قدیمی استفاده میکنه و بیشتر سراغ چهرههای جدید میره. به نظرتون چرا از این بازیگرای با تجربه کمتر استفاده میشه؟
وقتی هنرمندای قدیمی از بین ما میرن، چیزی که باقی میمونه خاطرات و هنر جاودانهشونه. زهره حمیدی از اون بازیگرایی بود که همیشه توی فیلمهاش حس صمیمیت و واقعگرایی داشت. بازیش توی کلاهی برای باران یکی از بهیادماندنیترین نقشآفرینیهاش بود، مخصوصاً با ترکیب بازیگرای اون زمان که حس نوستالژیکی به فیلم میداد. چیزی که برام سواله اینه که چرا این روزا از بازیگرای قدیمی و با تجربه کمتر استفاده میشه و بیشتر به سراغ چهرههای جدید میرن؟
زهره حمیدی یکی از اون بازیگرایی بود که توی نقشهای مادرانه همیشه یه حس واقعی و باورپذیر به شخصیتهاش میداد. یادمه سریال نرگس رو که میدیدم، بازی احساسی و پرقدرتش کاملاً بیننده رو درگیر میکرد، انگار واقعاً یه مادر دلسوز و فداکار رو جلوی چشممون داشتیم. به نظرم حضورش توی فیلمهای کمدی مثل کلاهی برای باران هم نشون میداد که چقدر انعطافپذیری داره و میتونه توی ژانرهای مختلف بدرخشه. واقعاً جای خالی همچین هنرمندایی توی سینما و تلویزیون حس میشه. به نظرتون آخرین کار ماندگارش کدوم سریال یا فیلم بود؟
دقیقاً، زهره حمیدی توی نقشهای مادرانه همیشه یه حس واقعی و عمیق رو به شخصیتهاش اضافه میکرد که باعث میشد تماشاگر باهاش همذاتپنداری کنه. توی سریال نرگس هم این حس کاملاً مشخص بود و شخصیتش یه مادر واقعی رو نشون میداد که انگار واقعاً برای فرزندش دل میسوزونه. جالبه که علاوه بر درامهای احساسی، توی فیلمهای کمدی مثل کلاهی برای باران هم حضور داشت و نشون داد که چقدر انعطافپذیر و توانمند بود. آخرین کارهای ماندگارش شاید به اندازه نقشهای قدیمیش پررنگ نبودن، ولی حضورش همیشه ارزشمند بود. توی این سالهای اخیر، کدوم یکی از سریالها یا فیلمهاش برات بیشتر به یاد موندنی بود؟
واقعاً ناراحتکنندهست که زهره حمیدی دیگه بین ما نیست، اما آثارش همیشه در یادها میمونه. به نظرم یکی از خاصترین بازیهاش توی سریال روزگار قریب بود، که یه نقش ساده ولی خیلی تأثیرگذار رو بازی میکرد. کمتر بازیگری هست که هم توی فیلمهای کمدی حضور داشته باشه و هم بتونه توی درامهای اجتماعی بدرخشه. حس میکنم از نسل بازیگرایی بود که بدون حاشیه کار میکردن و فقط به عشق بازیگری جلوی دوربین میرفتن. کاش از این سبک بازیگرا بیشتر داشتیم! شما کدوم یکی از کارهاش رو بیشتر دوست داشتید؟
کاملاً موافقم، روزگار قریب یکی از اون سریالهایی بود که بازی زهره حمیدی توش ساده ولی تأثیرگذار بود و نشون میداد که بازیگری فقط به نقشهای بزرگ و پررنگ خلاصه نمیشه، بلکه یه اجرای درست و باورپذیر میتونه توی ذهنها بمونه. کمتر بازیگری پیدا میشه که هم توی درامهای سنگین بدرخشه و هم توی فیلمهای کمدی بتونه حضوری دوستداشتنی داشته باشه، ولی اون این کارو به بهترین شکل انجام داد. نسل بازیگرایی مثل زهره حمیدی که بیحاشیه و عاشق کارشون بودن، واقعاً داره کمرنگ میشه. اگه بخوای یکی از بازیهاش رو به کسی که تا حالا کارهاشو ندیده پیشنهاد بدی، کدومو انتخاب میکنی؟
وقتی اسم زهره حمیدی میاد، اولین چیزی که به ذهنم میرسه، چهره مهربون و دلنشینشه که توی خیلی از سریالها، مخصوصاً تولدی دیگر و پشتبام تهران، نقش مادر یا مادربزرگهایی رو بازی میکرد که انگار واقعاً از جنس زندگی بودن. بازیهاش هیچوقت تصنعی نبود و همیشه یه حس صمیمیت و واقعگرایی خاص توی شخصیتهاش دیده میشد. متأسفانه این روزا کمتر بازیگری رو میبینیم که بتونه همچین ارتباطی با مخاطب برقرار کنه. کاش یه بزرگداشت شایسته برای چنین هنرمندهایی برگزار بشه تا یادشون همیشه زنده بمونه!
کاملاً درست میگی، زهره حمیدی توی تمام نقشهایی که بازی میکرد، یه حس واقعی و صمیمیت خاصی داشت که باعث میشد انگار واقعاً مادر یا مادربزرگ خودمون رو روی پرده ببینیم. توی تولدی دیگر و پشتبام تهران این ویژگی خیلی پررنگ بود و بازیش هیچوقت تصنعی به نظر نمیرسید. متأسفانه این روزها کمتر بازیگری هست که بتونه اینطور ارتباط عمیقی با مخاطب برقرار کنه. ایده برگزاری یه بزرگداشت برای چنین هنرمندایی خیلی عالیه، چون کارهای ماندگارشون همیشه توی خاطرهها میمونه. به نظرت کدوم یکی از نقشهاش بیشتر برات حس نوستالژی داره؟