در دهه هشتاد نیز سینمای کمدی روند صعودی خود را ادامه داده و بخش مهمی از گیشه سینمای ایران را به خود اختصاص داد. آن هم با تولیدات متنوع که سلایق مختلف تماشاگران را پوشش میداد. از کمدیهای سهل و ممتنعی که از روی فیلمهای قدیمی کپی شده و تماشاگر را به یاد کمدیهای پیش از انقلاب میانداخت تا کمدیهای ابزوردی که رضا کاهانی میساخت. همه اینها هم دست به دست هم داده و رونقی نسبی به گیشهها داد. آن هم در دورهای که به گواه آمار، از تعداد مخاطبان سینمای ایران کاسته شده و اغلب تهیهکنندگان بخش خصوصی را با مشکلات ریز و درشتی مواجه کرد.
کمدی های دهه هشتاد سینمای ایران
| نام فیلم | سال | کارگردان | نقش ایفا شده | یادداشتها |
|---|---|---|---|---|
| اخراجیها | ۱۳۸۴ | مسعود دهنمکی | مجید سوزوکی (جوان جبههای) | کمدی جنگی پر از شوخیهای کلامی و موقعیتی، یکی از پرفروشترین فیلمهای ایران. |
| مهمان مامان | ۱۳۸۳ | داریوش مهرجویی | مادر خانواده فقیر | کمدی شیرین و جذاب با شوخیهای غیرتکراری و بازیهای درخشان بازیگران. |
| آتش بس | ۱۳۸۵ | تهمینه میلانی | زن جوان در رابطه پیچیده با شوهرش | کمدی رمانتیک با تم روانشناسی و لحظات کمدی شیرین، فروش عالی در گیشه. |
| بی پولی | ۱۳۸۶ | حمید نعمتالله | ایرج چیتچی (طراح لباس) | کمدی موقعیت جذاب با بازیهای خوب و شوخیهای بامزه، روایتگر مشکلات روزمره. |
| سن پطرزبورگ | ۱۳۸۸ | بهروز افخمی | کلاهبردار و دزد خردهپا | کمدی موقعیت و کمدی کلامی با فیلمنامه جذاب و بازیهای درخشان محسن تنابنده و پیمان قاسمخانی. |
| اسب حیوان نجیبی است | ۱۳۸۸ | عبدالرضا کاهانی | مرد میانسال با لباس نیروی انتظامی | کمدی ابزورد و پوچ با شوخیهای خاص و بازیهای درخشان از رضا عطاران. |
| ورود آقایان ممنوع | ۱۳۸۷ | رامبد جوان | معلم فیزیک | کمدی ریتمیک با شوخیهای بامزه و کاراکترهای جذاب، بازی برجسته عطاران و آسایش. |
اخراجی ها
شوخی با جبهه و جنگ که نخستین بار لیلی با من است آن را باب کرد، دستمایه تولید اخراجی ها به کارگردانی مسعود دهنمکی شد. یکی از پرفروشترین فیلمای تاریخ سینمای ایران که اگر درگیر معضل قاچاق فیلم نمیشد، رکوردهای بیشتری را جا به جا میکرد. فیلم قصه جوانی به نام مجید سوزوکی است که برای رسیدن به وصال دختر موردعلاقهاش راهی جبهه شده و در این مسیر متحول و در آخر به شهادت میرسد. اخراجیها پر است از شوخیهای کلامی و گاه موقعیت است که شیرین از کاردرآمده و بخش مهمی از آن را مدیون بازیگرانی همچون: اکبر عبدی، امین حیایی و ارژنگ امیرفضلی است که شوخیهای فوق را عالی اجرا کردهاند.
مهمان مامان
یکی از بهترین کمدیهای دهه هشتاد که امضای داریوش مهرجویی را پای خود داشته و براساس کتابی از هوشنگ مرادی کرمانی ساخته شده است. مادر خانوادهای فقیر میفهمد که خواهرزاده و تازه عروساش به خانه آنها میآیند و حال او میخواهد بهترین پذیرایی را از آنها انجام دهد. فیلمی بسیار خوشریتم و جذاب که فیلمنامه پروپیمانی داشته و شوخیهایش هم تازه و غیرتکراری به نظر میرسد. مهرجویی در عین حال تیپ-شخصتهایی را خلق کرده که باورپذیر بوده و به دل مینشینند. آدمهایی که برای آبروی همسایه خود به کمک او آمده و در آخر سفره رنگینی را تدارک میبینند. یکی از مهمترین نقاط قوت فیلم، بازیهای درخشان و یکدست بازیگران آن است که در راسشان گلاب آدینه، حسن پورشیرازی و پارسا پیروزفر و امین حیایی قرار دارند.
آتش بس
کمدیهای زن و شوهری یکی از زیرشاخههای این ژانر در سینمای ایران به حساب میآیند که تهمینه میلانی با نگاهی به آن، آتشبس را ساخته است. داستان زوجی جوان و مرفه که با وجود علاقه میانشان با مشکلاتی در زندگی مشترک روبرو هستند تا جایی که به فکر طلاق میافتند اما آشنایی زن با دکتر روانشناس قصه را وارد فاز تازهای میکند. سبک کمدی آتش بس برگرفته از کمدی رمانتی های دهه نود هالیوود است که البته رگههایی از کمدیهای سیتکامی از جنس فرندز را هم دارد. همه اینها به مذاق دوستداران کمدیهای متفاوت ایرانی خوش آمده و آتش بس را به فروش رویایی یک میلیارد تومانی در نیمه دهه هشتاد رساند! البته نباید از زوج افشار و گلزار و تاثیر آنها بر فروش فیلم نیز غافل شد.
بی پولی
حمید نعمتالله در دومین فیلم سینمایی خود سراغ قصهای با تهمایه کمدی رفته و فیلم درخشانی ساخته که هنوز هم تماشاگران پروپاقرص خود را در نمایشهای تلویزیونی دارد. قصه ساده و سرراست جوانی به نام ایرج چیتچی طراح لباس که بر اثر یک اتفاق خودخواسته بیکار شده و به مرور در گردابی از مشکلات میافتد. بی پولی سرشار از شوخیهای بامزه و موقعیتهای کمدی درخشان است که بخش مهمی از آن را در شرکت ورشکسته دوستان ایرج میبینیم. نعمتالله و همکارش مقدمدوست شناخت فوقالعادهای از تیپهای مختلف جامعه داشته و به خوبی از آن در خلق شخصیتهای آثارشان بهره میگیرند.کاری که در بیپولی هم انجام داده و طیف متنوعی از شخصیتهای تماشایی را خلق کردهاند. از خود ایرج تا احمد رنجه، پرویز، منصور و بهروز. همین طور بازیهای خوب فیلم که بهترین نقشآفرینی بهرام رادان نیز در آن جای دارد.
سن پطرزبورگ
بهروز افخمی از جمله فیلمسازانی است که به جنسی متفاوت از کمدی علاقه داشته و سن پطرزبورگ نمونه کاملی از آن به حساب میآید. با فیلمنامهای درخشان از پیمان قاسمخانی و با بازیهای شیرین او و محسن تنابنده در قامت دو کلاهبردار و دزد خردهپا که برای میراث به جای مانده از تزار روس نقشه چیدهاند. فیلم از همان سکانس نخست میخاش را محکم کوبیده و در سکانس خانه سالمندان به خوبی تماشاگر خود را میخنداند. بخش مهمی از شوخیهای فیلم حول محور کمدی موقعیت گذشته و شوخی های کلامی آن را تکمیل میکند. سکانس حضور قاسمخانی در فضای هنری و برخوردش با دخترانی که زمانی دوستشان بوده، یکی از جذابترین سکانسهای فیلم است که از خاطر دوستداران فیلم نمیرود.
خلاصه داستان این یلم از نگاه وبسایت imdb:
A newly released prisoner and an ostensibly rich youth become aware of the place of the Russian Tsar’s long lost treasure by a twist of fate.
یک زندانی تازه آزاد شده و یک جوان به ظاهر ثروتمند، با چرخشی از سرنوشت، از محل گنج گمشده تزار روسیه باخبر میشوند.
اسب حیوان نجیبی است
در سالهای پایانی دهه هشتاد شاهد نمایش چند کمدی فوقالعاده جذاب هستیم که ساخته عبدالرضا کاهانی یکی از آنها است. داستان مرد میانسالی که در لباس نیروی انتظامی سراغ آدمها و جمعهای مشکوک رفته و به نوعی آنها را تلکه میکند که در آخر اصل ماجرا روشن میشود. یک کمدی ابزورد یا پوچ تمام عیار که ویژگیهای آشنای آن به ویژه در خلق شوخیها به خوبی با قصه فیلم جفت و جور شده و تماشاگر را تا آخر روی صندلی نگه میدارد. رضا عطاران ستاره بیچون و چرای فیلم است که بازی یکدستی را ارائه کرده و در کنار او طیف وسیعی از بازیگران سرشناس از ماهایا پطروسیان و بابک حمیدیان و حبیب رضایی تا باران کوثری و پارسا پیروزفر و مهران احمدی در نقشهای کوچک حضور دارند.
ورود آقایان ممنوع
دیگر کمدی پرفروش دهه هشتاد به قلم پیمان قاسمخانی و به کارگردانی رامبد جوان که تقریبا تمامی اجزای آن درست از کار درآمده است. داستان جبلی معلم فیزیک که مدیر دبیرستانی دخترانه به نام دارابی به ناچار از او برای تدریس در مدرسهاش برای بچههای شرکتکننده در المپیاد شیمی دعوت میکند. از دل تضاد میان این دو شخصیت شوخیهای بامزه ای شکل گرفته که به خوبی تماشاگران خود را میخنداند. در عین حال میان شوخ ها پیوستگی وجود داشته و از ریتم نمیافتد. برای مثال میتوان به بخش نسبتا طولانی اردوی شیمی محصلها در ویلای پدر یکی از آنها نگاه کرد که شوخیهای فوقالعادهای با خود دارد. عطاران در نقش معلم شیمی عالی بوده اما ویشکا آسایش سورپرایز بزرگ فیلم بوده که پا به پای عطاران پیش میرود.
دیگر کمدی پرفروش دهه هشتاد به نویسندگی پیمان قاسمخانی و کارگردانی کمال تبریزی که ترکیب جذابی از طنز اجتماعی و قصهای هوشمندانه ارائه میدهد. داستان دربارهٔ رضا مثقالی (با بازی پرویز پرستویی)، سارق و خلافکاری است که برای فرار از قانون لباس روحانیت بر تن میکند و ناخواسته به روستایی فرستاده میشود تا امام جماعت شود. تضاد میان گذشتهٔ خلافکارانه او و نقش جدیدش منبع اصلی شوخیهای فیلم است و در طول داستان موقعیتهای کمیک متوالی و بههمپیوستهای شکل میگیرد. بازی درخشان پرستویی و طنز انتقادی فیلم باعث شد مارمولک به یکی از بحثبرانگیزترین و در عین حال محبوبترین کمدیهای سینمای ایران تبدیل شود.
دیگر کمدی پرطرفدار اوایل دهه هشتاد به کارگردانی قدرتالله صلحمیرزایی که بر محور یک ازدواج و مشکلات بامزهی آن پیش میرود. داستان دربارهی جوانی است که برای عروسی خواهرش با دردسرهای مالی، سوءتفاهمها و موقعیتهای عجیب روبهرو میشود و همین موقعیتها به لحظات کمیک و شاد تبدیل میشوند. حضور جواد رضویان و رضا شفیعیجم فضای فیلم را سرزنده و پرانرژی کرده و دیالوگهای طنزآمیز آن باعث شده شاخه گلی برای عروس به یکی از خاطرهانگیزترین کمدیهای آن سال تبدیل شود.
فیلم «اخراجیها» واقعاً یکی از کمدیهای ماندگار سینمای ایرانه که با شوخیهای کلامی و موقعیتی جذابش تونست خنده رو به دل تماشاگران بیاره. مسعود دهنمکی به خوبی تونسته داستان مجید سوزوکی و سفر تحولش در جبهه رو با فضای کمدی ترکیب کنه. بازی اکبر عبدی و امین حیایی در این فیلم فوقالعاده بود و به نظرم یکی از دلایل اصلی موفقیتش همین ترکیب بازیگران برجسته بود.
«اخراجیها» بدون شک یکی از خاطرهانگیزترین کمدیهای دهه هشتاد بود که با ترکیب شوخیهای هوشمندانه و داستانی تاثیرگذار تونست مخاطبان زیادی رو جذب کنه. شخصیت مجید سوزوکی با بازی خاص امین حیایی و همراهی اکبر عبدی، لحظات بهیادماندنیای رو خلق کردن. مسعود دهنمکی با این فیلم نشون داد که میشه یک فضای جدی مثل جنگ رو با طنز ترکیب کرد و همچنان پیامهای عمیقی ارائه داد.
«مهمان مامان» از اون دسته فیلمهاییه که هر بار میبینی، یه حس خوب و لبخند روی صورتت میذاره. داریوش مهرجویی با اقتباس از داستان هوشنگ مرادی کرمانی، تونسته یه کمدی شیرین و احساسی خلق کنه. گلاب آدینه با بازی در نقش مادر خانواده، جوری این نقش رو زندگی کرده که انگار خودشه! صحنههای همبستگی همسایهها برای کمک به همدیگه واقعاً دلنشین و آموزنده است. این فیلم یه نمونه عالی از کمدیهای تاثیرگذاره.
«مهمان مامان» از اون فیلمهاییه که ترکیب احساسات و طنز رو به بهترین شکل ارائه میده. داریوش مهرجویی با اقتباسش از داستان هوشنگ مرادی کرمانی، فضایی صمیمی و مملو از مهربانی خلق کرده. بازی درخشان گلاب آدینه و صحنههای همکاری و همدلی همسایهها، واقعاً این فیلم رو به اثری بهیادماندنی تبدیل کرده. این فیلم نمونهای از کمدیهای تاثیرگذار دهه هشتاده که فراتر از خنده، پیامهای انسانی مهمی ارائه میده.
«سن پطرزبورگ» یه کمدی جذاب و متفاوت بود که بهروز افخمی و پیمان قاسمخانی تونستن یه ترکیب عالی از کمدی موقعیت و کلامی ارائه بدن. محسن تنابنده و پیمان قاسمخانی به عنوان دو کلاهبردار، با بازیهای درخشانشون کلی خنده به مخاطب هدیه دادن. شوخیهای مربوط به ماجراهای گنج تزار روسیه واقعاً بامزه بود و سکانسهای ماندگار زیادی تو فیلم وجود داره. این فیلم ثابت کرد که کمدی ایرانی میتونه همچنان خلاق و جذاب باشه.
«سن پطرزبورگ» یک کمدی متفاوت و نوآورانه در سینمای دهه هشتاد بود. داستان جذاب و طنز موقعیت در کنار بازیهای کمنظیر محسن تنابنده و پیمان قاسمخانی، باعث شد این فیلم به یکی از آثار ماندگار این دهه تبدیل بشه. شوخیهای مربوط به گنج تزار روسیه و تعاملات بامزه بین شخصیتها، واقعاً تماشاگر رو میخکوب میکنه. این فیلم بهخوبی نشون داد که کمدی ایرانی هنوز میتونه خلاق و تازه باشه.
فیلم اخراجیها یکی از اون کمدیهایی بود که تونست طیف وسیعی از تماشاگران رو جذب کنه، از جوونای دهه شصتی گرفته تا نسل جدید! ترکیب شوخیهای کلامی و موقعیتی، در کنار فضای جبهه و جنگ، باعث شد این فیلم فراتر از یه کمدی صرف باشه. البته بعضیها معتقدن که این فیلم باعث سادهسازی فضای جنگ شده، اما از طرفی هم به خاطر روایت طنزآمیزش تونست توجه مخاطب عام رو جلب کنه. به نظر شما این فیلم تونست احترام فضای دفاع مقدس رو حفظ کنه یا بیشتر به سمت طنز صرف متمایل شد؟
اخراجیها یکی از موفقترین فیلمهای کمدی دهه هشتاد بود و تونست هم نظر مردم و هم فروش گیشه رو به دست بیاره. اما اینکه آیا فیلم احترام فضای دفاع مقدس رو حفظ کرد یا نه، بستگی به دیدگاه مخاطب داره. بعضیها اعتقاد دارن که این فیلم تونست به شکل طنز، بخشی از واقعیتهای جبهه رو نشون بده، درحالیکه برخی دیگه معتقدن که بیش از حد از فضای طنز استفاده کرده و جدیت موضوع رو کمرنگ کرده. در هر صورت، اخراجیها یه نقطه عطف در سینمای ایران بود که نشون داد چطور میشه از ژانر دفاع مقدس در یک قالب کمدی استفاده کرد. شما فکر میکنید این سبک در سینمای امروز هم جواب میده؟
آتشبس رو میشه یکی از موفقترین کمدیهای رمانتیک سینمای ایران دونست. تهمینه میلانی توی این فیلم با استفاده از موضوعات روانشناسی و اختلافات زن و شوهری، یه فیلم سرگرمکننده و در عین حال آموزنده ساخته بود. خیلی از دیالوگهای این فیلم هنوز هم تو ذهنمون مونده، مخصوصاً بحثهای بین گلزار و افشار که برای خیلی از زوجها آشناست! به نظرم بخش مهمی از موفقیت فیلم به خاطر بازیهای خوب این دو نفر و شیمی فوقالعاده بینشون بود. به نظرتون آتشبس بهترین کمدی رمانتیک سینمای ایرانه یا فیلمهای دیگهای هستن که بهتر عمل کردن؟
آتشبس یکی از اولین فیلمهایی بود که تونست ترکیب روانشناسی و کمدی رمانتیک رو وارد سینمای ایران کنه. استفاده از اختلافات زن و شوهری به شکلی طنزآمیز باعث شد که مخاطبهای زیادی با فیلم ارتباط بگیرن، مخصوصاً به خاطر بازیهای هماهنگ محمدرضا گلزار و مهناز افشار. اما آیا بهترین کمدی رمانتیک سینمای ایران بود؟ این یه سوال چالشی محسوب میشه، چون فیلمهای دیگهای مثل مارمولک یا حتی زنها فرشتهاند هم تونستن در این ژانر موفق باشن. به نظر شما کدوم فیلم تونسته این سبک رو بهتر اجرا کنه؟