خبرها و رویدادهای سینمایی ایران و جهان

مروری بر سرزبان‌افتادن‌های خاص فیلم‌ها در ایران

تبلیغات؛ خارج از جاده اصلی

شيوه‌‌‌هاي تبليغي فیلم‌ها در کشورمان گاه توام با خلاقیت بوده و به دیدن شدن آثار سینمایی کمک کرده است. به بهانه ایده متفاوت «مصلحت» خاص‌ترین روش‌های تبلیغی را مرور کرده‌ایم.

 به بهانه ایده متفاوت «مصلحت» که در روزهای گذشته مورد بحث قرار گرفت و نظرات مختلفی را به همراه داشت، خاص ترین روش‌های تبلیغی سال‌های اخیر سینمای ایران را مرور کرده‌ایم.

مصلحت

فیلم سینمایی «مصلحت» ساخته حسین دارابی از چهارشنبه ۱۷ خرداد، پس از سه سال توقیف اکران عمومی شد. این فیلم محصول مشترک سازمان رسانه ای هنری اوج و حوزه هنری است که سوژه ای ملتهب دارد و ماجرای پسر یکی از مقامات عالی‌رتبه کشور در ابتدای انقلاب را روایت می کند. در آستانه نمایش عمومی فیلم، بیلبوردهایی در برخی مناطق پایتخت نصب شد که حاوی دیالوگ ها و اشارات فیلم بود؛ مثل : «پسر آیت الله خانزاده دستگیر شد»؛ «من بهانه ام تا پدرم را بزنند» و … . در این ایده خلاقانه بجای تصویر بازیگران، جمله های استفاده شد که مخاطب را به فکر وامی دارد و از خود می پرسد ماجرا از چه قرار است. در تصمیمی عجیب اما بیلبوردها جمع شد و باید دید صاحبان فیلم برای تبلیغات آتی چه ایده های رو خواهند کرد. در همین مقدار هم حجم واکنش ها به بیلبوردها، ذهن مخاطب را آماده تماشای «مصلحت» کرده است.

 به وقت شام

یکی از جنجالی ترین تبلیغات فیلم های سینمایی متعلق است به فیلم «به وقت شام». فیلمی به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا و محصول سازمان اوج که برخی بازیگران با همان هیبت داعشی فیلم در پردیس سینمایی کوروش حاضر شدند. جوزف سامه که شهرتی فراوان به خاطر شوخی با دیالوگ «چیطوری ایرانی» به دست آورده بود، به همراه چند بازیگر عرب، سوار بر اسب ظاهر شدند اما مردمِ بی اطلاع وحشت کردند! کارگردان بخاطر این اتفاق عذرخواهی کرد و تهیه کننده توضیح داد هدف تبلیغ فیلم بوده است. هرچند اجرای این ایده مخالفانی جدی داشت، اما در نهایت نام «به وقت شام» سر زبان‌ها افتاد و پرفروش نیز شد.

 

دراکولا

فیلم «دراکولا» ساخته رضا عطاران در حالی سال ۹۵ اکران شد که فروش آن پایین تر از پیش بینی ها بود. مسولان پردیس سینمایی کوروش برای کمک به فروش بیشتر فیلم یک ایده رو کردند و پیامک با این موضوع برای برخی شهروندان فرستادند: «شام اختصاصی با رضا عطاران.» قرار بود کسانی که بیشترین تعداد بلیت «دراکولا» را خریداری کنند، مهمان عطاران و بازیگر فیلم یعنی ویشکا آسایش در پردیس کوروش باشند. مشخص نشد آیا این وعده اجرایی شد یا نه!

قندون جهیزیه

اولین فیلم سینمایی علی ملاقلی پور شهرویر ۹۴ اکران شد اما این کارگردان نسبت به محدود بودن سالن های «قندون جهیزیه» اعتراض داشت. او برای کمک به فروش فیلم، تیشرتی به تن کرد که روی آن اسم فیلم حک شده بود. ملاقلی پور به میان مردم رفت و با پخش تراکت های فیلم، ضمن تبلیغ، اعتراضش را هم نشان داد. اعتراضی که منجر به جیمی جامپ شدن او در حین مسابقه فوتبال ستارگان ایران و ستارگان جهان شد! ملاقلی‌پور مزد این تلاش را گرفت و فروش فیلمش به یکباره اوج گرفت.

 

سوت پایان

در دهه نود، ایده فروش بلیت توسط بازیگران فیلم ها فراگیر شد. نیکی کریمی جزو نخستین کسانی است که برای فیلم خود یعنی «سوت پایان» چنین کرد و در سینما آزادی در مقام فروشنده بلیت ظاهر شد. در یکی از روزها گوهر خیراندیش نیز به کمک کریمی آمد. چندی بعد بهنوش بختیاری بازیگر فیلم سینمایی «من» ساخته سهیل بیرقی در جایگاه فروشنده قرار گرفت و بلیت فیلم خود را به مخاطبان فروخت.

فرش‌قرمز‌ها

«سن پطرزبورگ»،«جرم»، «زندگی با چشمان بسته»، «خیابان بیست و چهارم» و … از جمله فیلم هایی هستند که برای شان فرش قرمز پهن شد. این شیوه اما مخالفانی جدی داشت و بعد از این که بساط مراسم فرش قرمز برچیده شد، فرمول تازه‌ای جای آن را گرفت. در این مدل خبری از فرش قرمز نیست اما فیلم ها افتتاحیه دارند و چهره‌های سینمایی در آن دعوت هستند. بعد از افتتاحیه، عوامل در سینماها حاضر می شوند و با مردم فیلم‌ها را می‌بینند. پیش از شروع فیلم مردم با آن ها عکس می گیرند و بعد از پایان، عوامل به سوال مخاطبان پاسخ می دهند. خیلی فیلم ها از این مدل بهره بردند، منتها رکورد در دست «ساعت ۵ عصر» است. این فیلم یک افتتاحیه پرستاره داشت و بعد از آن هم مهران مدیری به سینماهای مختلف می‌رفت و با مردم فیلم را می‌دید که منجر به ازدحام جلوی سینماها برای گرفتن سلفی و امضا از او می‌شد.

شهر موش‌ها و فیلشاه

برخی فیلم ها برای تبلیغ خود نگاهی درست به سبک خارجی‌ها داشته‌اند. مثلا «شهر موش‌ها» و «فیلشاه از شخصیت‌های عروسکی خود به خوبی در راستای معرفی فیلم بهره برده اند. ساخت «شهرموش‌ها ۲»یک اتفاق ویژه بود که باعث زنده شدن نوستالژی یک نسل شد و از آن سو بچه های امروز توانستند با قصه و شخصیت ها همراه شوند. گروه تبلیغات فیلم، بزرگترین افتتاحیه تاریخ سینما را در برج میلاد برای آن برگزار کرد. کمی بعد هم عروسک های آن را روانه بازار کردند تا همزمان با اکران، ذهن ها به سمت فیلم برود. گروه تبلیغات «فیلشاه» نیز علاوه بر ارائه محصولات جانبی، عروسک های فیلم را بین مخاطبان پخش کردند.

مرهم

در ابتدای دهه نود فیلم های سینمای ایران وضعیت خوبی در گیشه نداشتند و به همین خاطر برخی فیلم های باکیفیت توسط خود اهالی سینما مورد حمایت قرار گرفتند. چطور؟ با نامه نگاری. آن زمان فضای مجازی مثل امروز فراگیر نشده بود و سینماگران نامه های تحسین آمیز خود را در اختیار رسانه های رسمی قرار می دادند. فیلم «مرهم» علیرضا داوود نژاد رکوددار تمجید از سوی همکاران است: بهرام بیضایی، اصغر فرهادی، بهروز افخمی، جعفر پناهی، رخشان بنی اعتماد، تهمینه میلانی، پوران درخشنده، مهدی فخیم زاده،زنده یاد کیومرث پوراحمد، محمدعلی طالبی، بهرام رادان، همایون اسعدیان، مازیار میری، حسن فتحی و … از «مرهم» تمجید کردند و از مردم خواستند فیلم را در سینما ببینند.

بارکد، زاپاس و لوله زنبور

در روزهایی که بازار دابسمش داغ بود، سازندگان برخی فیلم ها از مخاطبان می‌خواستند، در چند سکانس فیلم ها بجای بازیگران دیالوگ بگویند. تیم تبلیغات فیلم «بارکد» هم از ایده استفاد کرد؛ با این تفاوت که از مخاطبان خواستند صدای یاس را دابسمش کنند. استفاده از ظرفیت انیمیشن «دیرین دیرین» هم به کمک برخی فیلم‌ها ازجمله «زاپاس» و «لونه زنبور» آمد.

ملک سلیمان

«ملک سلیمان» ساخته شهریار بحرانی سال ۸۹ درحالی اکران شد که تیم تبلیغاتی آن وعده اهدای جوایز وسوسه برانگیز به مخاطبان داد. آن ها با این شیوه خیلی ها را به سالن ها کشاندند و در نهایت به وعده خود عمل کردند. «ما همه گناهکاریم» و «ساعت ۵ عصر» هم از ایده استفاده کردند که جایزه فیلم مدیری چشمگیر تر بود: یک دستگاه خودروی ۲۰۶!

شیوه‌های دیگر

در سال‌های اخیر، مراسم افتتاحیه برای فیلم ها توام با حضور چهره‌های مطرح ورزشی و هنری بوده است تا از این طریق فیلم‌ها، صاحب تبلیغ شوند. یک بار برای فیلم متروپل (مسعود کیمیایی) عده‌ای از جوانان علاقمند به او با پوشیدن لباس‌های متحدالشکل جلوی سینماها، مردم رامتوجه اکران آن فیلم کردند. پخش تیزر از شبکه‌های فارسی زبان هم روش دیگری است که در مواقعی منجر به جریمه برای سازندگان فیلم‌ها شده است اما گویا در همچنان بر همان پاشنه می‌چرخد! تا سال ها تبلیغات تلویزیونی حرف اول را می زد و کمک اصلی به فروش فیلم‌ها را می‌کرد. در ادامه تبلیغات مطبوعات به کمک آثار سینمایی آمد و حالا فضای مجازی نقشی بسزا در این باره ایفا می‌کند. تبلیغات محیطی هم کارکردی مهم دارد اما شیوه‌های رایج فاقد کارکرد صد در صدی است. از همین رو، تیم تبلیغات «مصلحت» ایده‌ای نو رو کردند که با مخالفت مواجه شدند!