جلسه نقد و بررسی فیلم «کت چرمی» شامگاه یکشنبه ۱۸ تیرماه با حضور کوروش جاهد منتقد سینما، زهرا اردکانی فر کارشناس و پژوهشگر حوزه زنان، حسین میرزامحمدی کارگردان، سارا حاتمی بازیگر و مسعود هاشمی نژاد نویسنده در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
زهرا اردکانی فرد با نگاهی به نقد جامعه شناختی فیلم سینمایی «کت چرمی» گفت: فیلم سینمایی «کت چرمی» در عین حال که مشکلی را مطرح میکند به دختران بدسرپرست و زنان آسیب دیده میپردازد و به نسبت این موضوعات با خیریههای فاسد میپردازد. در عین حال فیلم سیاه نیست، فیلم تلخ است اما سیاه نیست چون روزنههایی را باز میگذارد و همه درها را به سمت شخصیت یا مساله اجتماعی نمیبندد. اینکه روزنههایی را باز میکند مثبت است چون در سالهای اخیر هر زمان فیلم اجتماعی داشتهایم شخصیت در یک بن بست قرار گرفته است و به این سوال میرسیم که چطور میخواهد از این موقعیت بیرون برود.
اردکانی فرد ادامه داد: رویکرد فیلم سیاه نیست و این ویژگی مثبت است اما در عین حال فیلم فضایی دارد که گویی خانواده حامی ندارد و از طرفی نهادها دچار نوعی ناکارآمدی هستند و خود عیسی شخصا باید به مساله ورود کند. از طرفی یک نهاد خصوصی داریم که فاسد است فیلم معضل را اینگونه باز میکند. من اما مشکلم با راه حل فیلم است که یک قهرمان مرد به شکل فرشته نجات وارد میشود و کاملا دغدغه شخصی دارد و تصمیم دارد مشکل را حل کند، یک قهرمان سوار بر اسب یا غول چراغ جادو میآید تا کمک کند.
وی اضافه کرد: ما دختران بدسرپرست زیادی داریم و این یک مساله اجتماعی است که باید اجتماعی حل کرد، اینکه راه حل شخصی بدهیم شاید خیلی مناسب نباشد. حتی اگر فیلم میخواهد راه حل فردی بدهد باید به گونهای باشد که شخصیتها خودشان به خودشان کمک کنند مثلا با کمک مددکارها.
کورش جاهد در ادامه به ارجاع فیلم «لئون» اشاره کرد و گفت: ما در دورهای هستیم که خیلی از موضوعات از قبل بیان شده است و این ارجاع خوبی است که فیلمساز دارد و میگوید حواسم به آن فیلم هست.
وی در بخش دیگر گفت: اگر این فیلم چهل سال پیش ساخته میشد با تلخی مهیبی به پایان میرسید. اما در حال حاضر شخصیتهای انسانی در فیلمها اینقدر قدرت دارند که با وجود همه مشکلات و مصیبتها نهایت میتوانند از آنها عبور کنند.
میرزا محمدی نیز درباره فضای امیدبخش در فیلمها بیان کرد: فستیوالهای غربی الان بخشی را هم در نظر میگیرند و آن امید است. تز دکترای من در دانشگاهی که در خارج از ایران تحصیل میکردم درباره تاثیر جشنوارههای غربی در سینمای خاورمیانه بود و من با اینکه به جشنوارههای زیادی رفتهام اما میگویم تاثیر آن در سینمای ایران در یک دهه گذشته مطلوب نبوده است. اگر کیارستمی و فرهادی را در نظر نگیریم این تاثیر چندان خوب نبوده است. منکر نیستم که جشنوارههای خارجی جایگاه مهمی دارند اما معیارهایی که برای سینمای ایران دارند یک فرمول شده است. باید ادبیات «سیاه نما» از زبان مسئولان و «فلاکت» از زبان سینماگر را حذف کرد چون سینمای اجتماعی مثل زیست ما سایه روشن است.