یکی از نکاتی که هنگام بررسی قسمت اول سریالها اهمیت فراوانی دارد، توجه به امکاناتی است که آن قسمت برای گسترش داستان در ابعاد مختلف فراهم میکند. قسمت اول «قهوه ترک» را از این جنبه میتوان یک شروع امیدوارکننده دانست.
همه میدانیم که قسمت اول یک سریال عمدتا به معرفی شخصیتها و خط اصلی داستانی اختصاص دارد. این روند در برخی از سریالها ممکن است حتی بیش از یک قسمت طول بکشد. بنابراین عجیب نیست که داستان در قسمت اول «قهوه ترک» بهآرامی پیش میرود. نکته این است که در این راه، کاشتهایی انجام میشود که قرار است در طول مسیر روبهجلوی داستان مورد برداشت قرار بگیرند. از این جنبه، میتوان گفت که سازندگان «قهوه ترک» در قسمت اول عملکرد موفقی داشتهاند.
۱
علیرضا امینی پیش از این با فیلمهایی همچون «انتهای خیابان هشتم» و بهخصوص «هفت دقیقه تا پاییز» نشان داده بود که در ساخت ملودرامهای تلخ و گزنده مهارت دارد. از سوی دیگر یکی از نویسندگان طرح اولیه «قهوه ترک» نغمه ثمینی است که او هم توانایی قابلتوجهی در خلق داستانهایی با جنبه ملودراماتیک قدرتمند دارد. شاید اوج این توانایی را بتوان سریال «شهرزاد» دانست. قسمت اول «قهوه ترک» هم مقدمه مناسبی برای گسترش جنبه ملودراماتیک داستان فراهم میآورد. در این قسمت با یک رابطه عاطفی مرموز سروکار داریم که ترانه را به آن سوی مرزها میکشاند و البته فقط یک طرف این رابطه را میبینیم. فراز و نشیبهای رابطه پرهام و ترانه میتواند نقش مهمی در تعیین لحن عمومی قسمتهای بعدی ایفا کند.
۲
در پسزمینه قسمت اول سریال «قهوه ترک» با ماجرایی ظاهرا جنایی هم روبهروییم. سازندگان این سریال در قسمت اول صرفا شمایی کلی از ماجرای رخداده را بهتصویر میکشند اما همین شما آنقدر کنجکاویبرانگیز هست که امید رسیدن به یک درام پر از طرح و توطئه را افزایش دهد. ترکیب احساساتگرایی ملودرام و منطق و خرد لازم برای حل یک پرونده جنایی بارها به نتایج قابل قبولی منجر شده است. «قهوه ترک» هم میتواند یکی از این موارد باشد.
۳
ترانه یک دختر فراری است. معمولا وقتی به این اصطلاح فکر میکنیم، به یاد دختران جوان و بیپناهی میافتیم که با مشکلات فراوانی دستوپنجه نرم کرده و عموما قربانی میشوند. اما مسیری که ترانه طی میکند شباهت چندانی به الگوهای کلیشهای پیشین ندارد. ترانه در همان ابتدای سریال دختری جنگنده، سرسخت و مستقل بهتصویر کشیده میشود که حداقل در نگاه اول میداند از آیندهاش چه میخواهد. او مسیرش را آگاهانه و بیاعتنا به سخنان اطرافیانش انتخاب میکند و بهتنهایی وارد دنیایی ناآشنا میشود. امینی و همکارانش در قسمت اول با موفقیت تصویر اولیهای از زنی میسازند که باید قدرت زنانه خود را در دنیایی بیرحم حفظ کند.
۴
در قسمت اول «قهوه ترک» حتی فرصت اولیه برای رفتن بهسراغ نوعی فضای ذهنی و بازی با انتظارات تماشاگر هم ایجاد میشود. این نکته را بهخصوص در ارتباط میان دو خواهر مشاهده میکنیم. حرف کلیدی را طنین به ترانه میزند: «من و تو هیچوقت از دست هم خلاص نمیشیم. من و تو یه نفریم.» پیش از آن هم سکانس گرفتن فال قهوه را دیدهایم که در آن فال هر دو نفر یکسان از کار درآمده است. این جزییات در کنار تدوین غیرخطی کار (که گاه آنقدر بدون تاکید انجام میشود که گیجکننده بهنظر میرسد) مقدماتی هستند که ممکن است در قسمتهای بعد به برداشتهایی هیجانانگیز منجر شوند. علت دراماتیک استفاده از سارا رسولزاده در دو نقش با همین اشارهها مشخص میشود.
تمام این مسائل در حالی است که هنوز بسیاری از شخصیتهای اصلی وارد سریال نشدهاند. بار پیشبرد داستان قسمت اول «قهوه ترک» روی دوش سارا رسولزاده است و در قسمتهای بعدی باید منتظر ورود بازیگرانی چون حامد بهداد، امیر جعفری و مجتبی پیرزاده باشیم. با توجه به این توضیحات، بهنظر میرسد علیرضا امینی با «قهوه ترک» میخ اول را محکم کوبیده است و میتوان امید داشت او باردیگر به اوج بازگشته باشد.