نشست «شاهنامه و دنیای فانتزی مدرن» همزمان با ششمین روز نمایشگاه، با حضور سعید قاضینژاد، منتقد سینما و ماهمنیر داستانپور، نویسنده کودکان، در سرای اهل قلم سالن ناشران کودک و نوجوان برگزار شد.
در ابتدای این نشست، ماهمنیر داستانپور به پیشینه نگارش شاهنامه اشاره کرد: فردوسی مشاهده کرد که دیگران ایران را گرفتهاند و در حال از بین بردن فرهنگ آن هستند. از طرفی زبان ایرانی هم در حال نابودی بود. بنابراین زبان فارسی و تاریخ ایران را در یک داستان آمیخته کرد. به همین دلیل بود که پادشاهان نتوانستند شاهنامه را خط بزنند، چون در قالب یک داستان بود. اما اکنون چقدر شاهنامه را میشناسیم؟
این نویسنده با بیان اینکه ما در ادبیات معاصر خود نسبت به غرب دچار یک نوع خودباختگی هستیم، گفت: یکی از دلایل این امر گرایش به غرب در میان روشنفکران ادبی ماست. دلیل دیگر هم این است که شاهنامه را بد معرفی کردهایم. مثلا اگر بخواهیم با اقتباس از شاهنامه اثر طنز تولید کنیم، رستم را بهعنوان یک انسان بیفرهنگ و سطح پایین نشان میدهیم؛ در حالی که رستم شاهنامه، انسانی فرهیخته بوده است.
وی افزود: لزومی ندارد برای روایت شاهنامه عین داستان فردوسی را بیاوریم. میتوانیم آن را به زبان مدرن و امروزی نزدیک کنیم اما هیچ لزومی ندارد شاهنامه را بد روایت کنیم. آیا کسی به شخصیت هملت هم چنین اهانتهایی میکند؟ غربیها ارزشی بسیار زیاد برای شخصیتهای بزرگ ادبیات خود قائلند. اصطلاح «پاشنه آشیل» میان کوچک و بزرگ ما رواج دارد، اما هیچکس به جای آن از اصطلاح «چشم اسفندیار» استفاده نمیکند و اساسا نمیداند چیست.
او با اشاره به سریال «بازی تاج و تخت» (Game of thrones) گفت: این سریال ملغمهای از هزار داستان است. غربیها مهرپرستی ایرانیان باستان را به همراه آیینهای دیگر برگرفته و تبدیل به سریال کرده و به کل دنیا فروختهاند و در انتهای داستان هم به مطلب آموزندهای نمیرسیم. اما ما که گنجینهای به نام شاهنامه داریم، برای آن چه کردهایم؟ آن هم وقتی در هر بخش آن درسهایی بسیار آموزنده وجود دارد.
داستانپور گفت: من در غرفهها دیدم که شاهنامه یا مثنوی مولوی را با بدترین چاپ برای بچهها به نمایش گذاشتهاند و متاسفانه آثار به هیچ وجه جذابیت ندارند. حتی برای ساخت کارتون، به جای انیمیشن سهبعدی، موشنکمیک میسازند و سرمایهگذاری خوب در این زمینه نمیکنند. نویسندگان ما میتوانند خوب بنویسند اما مدیران سرمایهگذاری نمیکنند. مهمترین مقصر وضعیت موجود مدیران ما هستند.
از شاهنامه میتوان آثار مختلفی ساخت
در ادامه این نشست، سعید قاضینژاد گفت: هر کشوری شاهنامه فردوسی را داشت، احتمالا دعوایی بزرگ میان کمپانیهای بزرگ آن بود که بتوانند مثلا برای چند سال امتیاز استفاده از شاهنامه و ساخت آثار گوناگون از آن را دریافت کنند.
این منتقد سینما ادامه داد: متاسفانه جبهه روشنفکری ما گرایشی را که به ادبیات روسی دارد، به ادبیات ایران و شاهنامه ندارد. دانشجویان ما آنقدر که بلدند هملت شکسپیر را مدرن کنند و آثار مدرن از آن بسازند، اصلا شاهنامه را نمیشناسند. متاسفانه بعضی روشنفکران ما ملیگرایی را بد میدانند.
او با بیان اینکه ما به شاهنامه مولتیمدیای رسانهای میگوییم، عنوان کرد: از شاهنامه میتوان آثار مختلفی از جمله انیمیشن، فیلم، اسپینآف، اسباببازی و… ساخت. مخاطبان شاهنامه از هر طیف سنی میتوانند باشند. اکنون ترکیه مولانا را مصادره کرده و کشوری دیگر خیام را. اینها بزرگان ما هستند. کمتر کشوری نسبت به گنجینههای خود اینقدر بیتوجه است که ما هستیم.
قاضینژاد اضافه کرد: فرض کنید در یک فیلم ببینید یک جوان ایرانی از سربازی برمیگردد و میبیند مادرش با عمویش ازدواج کرده است. بعد هم یک روز پدرش را در خواب ببیند که به او میگوید مرا برای ارث کشتهاند. همه ما بلافاصله به یاد نمایشنامه هملت شکسپیر میافتیم. چون انگلیسیها مثل یک گنج از هملت شکسپیر مراقبت کردهاند. اما کدامیک از ما نسبت به شخصیت اسفندیار در شاهنامه شناخت داریم؟ نشر چشمه از شاهنامه فردوسی یک اثر پنج جلدی به نثر کرده است. همه شناخت مردم از شاهنامه در حد جلد اول آن است و از محتوای چهار جلد بعدی چیزی نمیدانند.
او با اشاره به سریال امریکایی «برکینگ بد» (Breaking bad) گفت: مجموعه امریکایی “Better call saul” دراصل اسپینآفِ سریال«برکینگ بد» محسوب میشود و خیلیها میگویند این اسپینآف از سریال اصلی موفقتر بوده است. ما هم در ایران میتوانیم درخصوص هریک از کاراکترهای شاهنامه چنین آثاری بیافرینیم و آنها را به صورت زنجیرهای و اسپینآف ادامه دهیم. به عقیده من همه کاراکترهای شاهنامه قابلیت ساخت فیلم و سریال دارند. ما نیاز به یک گروه نویسندگان و گروه فیلمساز داریم تا سالها روی این پروژه کار کنند. گنجی مثل شاهنامه و تاریخ باستان را فقط تعداد معدودی از کشورها در اختیار دارند؛ غیر از ما شاید فقط یونان و اسکاندیناوی چنین گنجینهای داشته باشند.