خبرها و رویدادهای سینمایی ایران و جهان

روایت مقاومت فلسطین از دریچه هنر هفتم/ سینمایی‌هایی که به قدس پرداختند

تاریخ سینمای ایران پر از آثاری است که صدای مقاومت و مظلومیت فلسطینیان است، در آستانه روز جهانی قدس به مرور این آثار می‌پردازیم.

بیش از 4 دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع مبارزه با رژیم صهیونیستی و اعلام آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به‌عنوان روز جهانی قدس می‌گذرد، از آن روزها تا به امروز آثار سینمایی بسیاری صدای مقاومت و مظلومیت فلسطینیان بوده‌اند تا این ظلم را از دریچه پرده نقره‌ای روایت و برای آیندگان ماندگار کنند.

به‌نظر در این روزها و در شرایطی که معاندین با ساخت سریال‌ها و فیلم‌هایی توسط کمپانی‌های بزرگ، می‌کوشند تا حقیقتِ ظلمِ اسرائیلی‌ها با دروغ‌پردازی‌های خوش رنگ و لعاب، پوشیده بماند سینمای متعهد و انقلابی ایران وظیفه بیشتری برای فعالیت در این زمینه و با این موضوع دارد.

در این گزارش نگاهی به برترین آثار تاریخ سینمای ایران در رابطه‌با موضوع قدس و فلسطین اشغالی خواهیم پرداخت.

*بازمانده

فیلم «بازمانده» به کارگردانی مرحوم سیف‌الله داد یکی از بهترین و تأثیرگذارترین فیلم‌ها با موضوع فلسطین است؛ داستان فیلم درباره زن و شوهر جوانی است که به همراه فرزند نوزادشان فرهان در بیت‌المقدس زندگی می‌کنند که صهیونیست‌ها به آنجا حمله می‌کنند و کانون این خانواده از هم می‌پاشد.

زندگی شیرین این خانواده به اشغال یک خانواده یهودی مهاجر در می‌آید و حتی فرزند آن خانواده بومی فلسطین هم مانند یک میراث به آن دو واگذار می‌شود. در واقع، فیلم «بازمانده» ماجرای اشغال فلسطین توسط صهیونیست‌ها را در قالب مالکیت نامشروع یک زن و شوهر عقیم بر فرزند دیگران روایت کرده است.

*هیام

فیلم «هیام» را محمد درمنش در سال 1382 به تیه‌کنندگی مهدی همایونفر ساخته است، این فیلم یک ملودرام خانوادگی است که موضوع مقاومت فلسطین و تجاوز صهیونیست‌ها به حقوق مردم این سرزمین را از دریچه روابط انسانی به تماشا درآورده است.

«هیام» تلاش می‌کند تا با ترسیم این واقعیت که اشغال فلسطین برهم زننده زندگی‌های عاشقانه و به هجران کشاندن وصال‌ها است، مخاطب خود را نسبت به رژیم صهیونیستی و تصرف خاک فلسطین متنفر کند. البته در پایان فیلم، آزادی قدس نوید داده می‌شود؛ خروج هیام و شوهرش از بند و بلای صهیونیست‌ها، آینده‌ای روشن و قریب الوقوع را برای مردم فلسطین نشان می‌دهد.

*زخم زیتون

«زخم زیتون» به کارگردانی  محمدرضا آهنج و تهیه کنندگی سیدامیر پروین حسینی در سال 1383 تولید شده این فیلم محصول مشترک ایران و لبنان است.

این فیلم درباره یوسف مردی جوان، و یکی از اعضای فعال شاخه مقاومت لبنان است. او در پوشش یک فروشنده دوره‌گرد، به جمع آوری اطلاعات از اراضی تحت اشغال صهیونیست‌ها مشغول است. همسر یوسف یعنی سلما که دقیقا از نقش شوهرش در عملیات مقاومت اطلاعی ندارد، از اینکه او هر روز به مناطق تحت تسلط اسرائیل می‌رود و خود را در مخاطره قرار می دهد ناراضی است. این وضعیت ادامه دارد تا اینکه اسرائیلی‌ها از نقش یوسف باخبر شده و او را به همراه سلما و دختر ۶ ساله‌شان یعنی فاطمه دستگیر می کنند.

یوسف در لحظات آخر دستگیر شدن، نام فردی به نام آنجل را به سلما می‌گوید و چنین عنوان می کند که همه اطلاعات نزد اوست. با گذشت چند ماه، یوسف و فاطمه در زندان های رژیم صهیونیستی به شهادت می‌رسند و سلما آزاد می شود. او که با دیدن چنین ظلم و ستمی از سوی اسرائیلی‌ها لحظه‌ای آرام ندارد، تصمیم می گیرد راه شوهرش را در مبارزه ادامه دهد. از همین‌رو با ارتباط گرفتن با هم‌رزمان سابق یوسف، وارد شاخه مقاومت شده و کار یوسف را ادامه می‌دهد. او موفق به یافتن آنجل شده و موفق می‌شود اعتماد او را نیز به خود جلب کند.در نهایت و با تلاش‌های سلما و آنجل، نیروهای مقاومت موفق می‌شوند یک زاغه مهمات مهم متعلق به نیروهای صهیونیستی را منفجر نمایند و علاوه بر این، یکی از فرماندهان ارشد آن‌ها را نیز به هلاکت برسانند.

*هفت سنگ

فیلم «هفت سنگ» به کارگردانی سیدعبدالرضا نواب صفوی و نویسندگی سیدعبدالرضا نواب صفوی، مهدی سجاده‌چی محصول سال ۱۳۷۶ است. بازیگرانی همچون داریوش ارجمند، آتیلا پسیانی و امین تارخ در این فیلم بازی می‌کنند.

این فیلم هم بخش‌هایی از مبارزات مردم فلسطین علیه رژیم صهیونیستی را روایت می‌کند، نواب صفوی در تجربه دیگرش «قاعده بازی» که هم‌زمان با «هفت سنگ» و در سال 1376 ساخته شد کوشیده بود در قالب یک درام حادثه‌ای و پرتعلیق علاوه بر نمایش مناسبات رژیم اشغالگر نمایش‌دهنده روحیه انقلابی مردم فلسطین باشد.

*نفوذی

فیلم «نفوذی» به‌عنوان اولین فیلم مشترک احمد کاوری و مهدی فیوضی توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را در بیست وهشتمین جشنواره فیلم فجر از آن خود کند. همچنین این فیلم برگرفته از کتاب حکایت آسمان از سعید عاکف، و خاطرات یک آزاده است.

«نفوذی» در سال۱۳۸۲ اتفاق می‌افتد، فریدون کیان فر همراه با عده‌ای دیگر از اسیران جنگی به جا مانده در عراق، به ایران بازگردانده می‌شوند. دو نفر از نیروهای اطلاعاتی و امنیتی او را به دلیل این که مشهور به جاسوسی، پیوستن به سازمان مجاهدین و نقش داشتن در شهادت عده‌ای از اسیران ایرانی بوده، بازداشت و بازجویی می‌کنند. از سوی دیگر، بدنامی فریدون برای خانواده‌اش هم از قدیم مشکل درست کرده و حتی ازدواج پسرش فرهاد را تحت‌الشعاع قرار داده بود. مأموران اطلاعاتی در صحبت با برخی از هم‌بندهای فریدون، از جمله صادق جورابچی که اکنون سرمایه دار است، و نیز داریوش یحیوی که قبلاً در عراق عضو سازمان مجاهدین بوده و بعد توبه کرده گذشته او را جویا می‌شوند. به موازات تیم دو نفره بازجوی فریدون، جانبازی کم‌بینا به نام ماشاءالله هم وارد حوزه کاری آن‌ها می‌شود.

*ریسمانی نزدیکتر از رگ

 فیلم سینمایی «ریسمانی نزدیک‌تر از رگ» با کارگردانی سیدمسعود اطیابی، محصول مشترک ایران و لبنان و تولید سال 1390 است، محل فیلمبرداری این فیلم در لبنان و بازیگران آن غیر ایرانی هستند.

این فیلم با حوادثی در جنوب لبنان شروع می‌شود، پیرمرد کشاورز (ابوهانی) بر لبه دره‌ای سر سبز خانه‌ای نو برای خانواده‌اش بنا کرده است. با اشغال جنوب، خانه به دست دشمن می‌افتد و تبدیل به مقر نظامی آنان می‌شود. پیرمرد که نمی‌تواند از خانه اش دل بکند، به عمارت کهنه و متروکه پدری در سمت دیگر دره نقل مکان می‌کند. حالا کار هر غروب او این شده که روی چهارپایه چوبی، در بالکن خانه قدیمی بنشیند، به سیگارش پک بزند و نگاه حسرت بارش را به خانه اشغال شده و سربازان درون آن بدوزد تا آنکه در پی اقدام مجاهدین پادگان نظامی نابود می‌شود.

از سوی دیگر زندگی مردی لبنانی را روایت می‌کند که پسرش را در کودکی طی حمله و هجوم صهیونیست‌ها به کشور و مزرعه‌اش از دست داده است. در این حادثه دخترش با پرتاب سنگی، سرباز صهیونیستی را نابینا می‌کند و پدر برای نجات دخترش او را به شهری دور می‌فرستد. حال که شانزده سال از آن واقعه گذشته است، مرد و همسرش همچنان مورد ارعاب و آزار و تهدید سربازان صهیونیست قرار دارند. او مطلع می‌شود که نیروهای مبارز لبنانی در صدد انهدام پایگاه نظامی صهیونیست‌ها هستند و … این خلاصه ای از داستان جذاب ریسمانی نزدیکتر از رگ است منی کریم، جورج شلهوب، محمد علاءالدین، و ان ماری سلامه در آن به ایفای نقش پرداخته‌اند.

*سینه سرخ

 فیلم سینمایی سینه سرخ به کارگردانی و نویسندگی پرویز شیخ‌طادی محصول سال 1385 است، شیخ طادی با اشاره به انتخاب نام سینه سرخ برای این فیلم گفته بود: سینه سرخ نماد داغ و سمبل حضرت مسیح و امام حسین است که روند این فیلم بر مبنای دین اسلام و مسیحیت جلو می رود. برخورداری این فیلم از وحدت خاص میان تصویر و انسانیت از ویژگی‌های بارز فیلم محسوب می‌شود.

سینه سرخ داستان علی یار کودک دوازده ساله مسلمان در پی مرگ بهترین دوست خود برای احیای او به دنبال کسی می‌گردد که دم مسیحیایی داشته باشد، در این جستجو غیر از خود کسی را نمی‌یابد.

*شکارچی شنبه

فیلم سینمایی «شکارچی شنبه» به کارگردانی پرویز شیخ‌طادی ساخته سال 1391 است؛ این فیلم گویای شکل‌گیری صهیونیست‌ها در غصب فلسطین است، شکارچی شنبه توانسته دقایق خوبی از زندگی یهودیان را روایت کند،  قتل و جنایت بی‌سبب صهیونیست‌ها به همسایگان مسلمان خود، تعلیم به اطفال یهودی برای کشتن غیریهودیان، عبادت یهود در نزد دیوار ندبه و … در بستر این فیلم روایت می‌شود.

داستان «شکارچی شنبه» از جایی شروع می‌شود که: در یک بندرگاه اسرائیل، زنی یهودی که پس از مرگ همسرش، با یک مرد مسیحی ازدواج کرده‌است، کودک ۸-۷ ساله خود را درپی اقدامات حقوقی و اصرارهای زیاد پدربزرگش (علی نصیریان) برای مدت کوتاهی به وی می‌سپارد. پدربزرگ کودک که یکی از سران جریان فکری صهیونیسم و خاخام است در جواب نگرانی‌های مادر، وعده می‌دهد که او یک ماه بیشتر اینجا نمی‌ماند و پس از آن، کودک با اراده خود هر کجا که خواست می‌تواند برود. این فیلم ماجرای استحاله فکری و ذهنی این کودک و حرکت از فطرت پاک انسانی تا تبدیل شدن به موجودی خشن، خطرناک و خونریز است.

در «شکارچی شنبه» می‌بینیم که چگونه یک کودک ساده و بی‌آزار تحت آموزش های پدر بزرگش تبدیل به یک جانی خون آشام و متوحش می‌شود. فیلم «شکارچی شنبه» همچنین دارای پایانی تأمل برانگیز است. در پایان این فیلم شاهد به قتل رسیدن پدربزرگ به دست خود بنیامین هستیم، اتفاقی که هم اوج خشونت و خیانت را در تعلیمات صهیونیستی نشان می‌دهد.