«بعد از آفتاب» سفر پدر و دختری را روایت میکند که در فصل تابستان به تعطیلات آمدهاند. رابطه این دو در کنار یکدیگر و چالشهایی که با هم دارند، تمام آن چیزی است که فیلم به مخاطب خود عرضه میکند. شاید فکر کنید نمایش یک رابطه پدر و فرزندی نمیتواند آنطور که باید مخاطب را به خود جذب کند و حوصله بیننده پس از چند دقیقه تماشای فیلم سر میرود. اما اینطور نخواهد بود! فیلم «بعد از آفتاب» در وهله اول لذت باهم بودن و در ادامه نقش خانواده در زندگی انسان را مشخص میکند. نقشی که اگر در زندگی حضور نداشته باشد، حفرههای بزرگی در مسیر زیست انسانها باز خواهد شد.
فیلم «بعد از آفتاب» بیشتر بر روی بودنِ این نقش در زندگی تاکید دارد. اینکه چگونه پدری میتواند رشد و پرورش دخترش را لمس کند، در صورتی که خودش با معضلات متعددی دست و پنجه نرم میکند. اینکه چگونه روح یک پدر در مواجهه با دخترش از بیقراری میافتد و به آرامش میرسد. همین مواجهه همدلی و همذاتپنداری مخاطب را به همراه دارد. «بعد از آفتاب» با دقت بر روی لحظات صاف و ساده در زندگی تجربهای لذتبخش برای بیننده به ارمغان میآورد. استراحت زیر نور خورشید در حالتی رطوبت آب استخر بر روی بدن کاراکترها مانده و ثانیههایی که با صحبتهای روزمره پر میشوند. همه این لحظات در فرصتی که این پدر و دختر برای سپری کردن با یکدیگر دارند، به لذت باهم بودن معنا میبخشد.
در نهایت امر فیلم «بعد از آفتاب» برای فهم نقش پدر در زندگی و لمس جامعه کوچکی به نام خانواده میتواند انتخابی درست و دقیق باشد.