چند سال از افتتاح سومین شبکه تلویزیون میگذشت، شبکه که نشان از تحول و تغییر در سیاستهای مهمترین رسانه کشور نسبت به دو شبکه قدیمی با رویکرد جوانپسند وارد عرصه شده بود، آن سالها شبکه سه را شبکه جوان مینامید و فوتبال بهعنوان یکی از پرطرفدارترین وزرش های در میان جوانان نیز از این شبکه به روی آنتن میرفت، از برنامه ترکیبی متفاوت گرفته تا سریالها و مجموعههای نمایشی عامهپسند همگی سهم شبکه سوم سیما بود. به استناد گفتگوی محمدجعفر صافی نخستین مدیر شبکه سه میزان مخاطبان این شبکه آن سالها علیرغم اینکه دامنه پوشش دهی سراسر ایران را شامل نمیشد از دو شبکه دیگر بهمراتب بیشتر شده بود و همین امر وظیفه مدیران و تصمیم گیران صداوسیما را در قبال تولیدات برای مردم آنهم با توجه به تغییرات جامعه بسیار سنگینتر کرده بود.
اما آن سالها تب فوتبال در کشور نیز به اوج خود رسیده بود، ایران دربازیهای مقدماتی جام جهانی خوش درخشید و با حماسه ملبورن به جام جهانی فرانسه صعود کرده بود، همهجا صحبت از فوتبال و تیم ملی بود از همین رو شبکه سه تصمیم به تولید یک سریال با موضوع فوتبال گرفت که درنهایت نیز سریال «بهسوی افتخار» در سال ۷۷ به روی آنتن رفت، سریالی که در درستترین زمان ممکن بهعنوان یکی از پرمخاطبترین سریالهای تلویزیون با اقبال و استقبال وصفنشدنی مردم مواجه شد.
بهسوی افتخار به کارگردانی سیروس مقدم روایتگر مربی پاک دستی است که در مقابل مافیای فوتبال میایستد و تیمش را قهرمان میکند. برای نخستین بار سریالی در زمین چمن استادیم آزادی با حضور تماشاگران واقعی و در حضور برخی از بازیکنهای فوتبال تصویری برداری میشود، آن سالها که هنوز نه نام و نشانی از پژمان جمشیدی و علی انصاریان و بسیاری دیگر نبود و نه اصلاً رسم بود که ورزشکاران در سریالها و فیلمهای سینمایی به ایفای نقش به پردازند درست در همان ایام کارگردان مجموعه با ریسکی قابلتقدیر مرحوم جواد سبزی، غلامرضا فتحآبادی و بسیاری دیگر را برای بازی در این سریال دعوت کرد و همان شد که پای فوتبالیستها ورزشکاران به فیلمها و سریالها باز شد.
از طرفی کارگردانی این مجموعه به سیروس مقدم سپرده شد که در آن سالها تنها ۴۲ سال داشت و در سابقه کاریاش جز دو مجموعه و دستیاری چیز دیگری نبود و این یعنی یک ریسک بالاتر اما در عوضش داریوش ارجمند که پس از سریال امام علی به سوپراستار بدل شده بود در این سریال به ایفای نقش میپرداخت، در کنار ارجمند نیز بازیگرانی چون مهدی فتحی، سیاوش طهمورث، اکبر عبدی، نعمتالله گرجی، افسر اسدی، آتش تقی پور و بسیاری دیگر حضور داشتند و درنهایت بهسوی افتخار به یکی از پرمخاطبترین سریالهای آن زمان بدل شد.
البته که پس از موفقیت بهسوی افتخار باب ساخت فیلمهای ورزشی در سیما باز شد اما هیچکدامشان موفقیت این سریال را به دست نیاورند، «سه، پنج، دو» به کارگردانی حسین سهیلی زاده، «پژمان» به کارگردانی سروش صحت، «لژیونر» به کارگردانی مسعود آبپرور و این اواخر نیز «بوقچی» به کارگردانی حسن حبیبزاده را باید مجموعههای ورزی دانست که هیچکدام نه در جذب مخاطب موفق بودند و نه از کیفیت خاصی برخوردار بودند.
سیروس مقدم چندی پیش در گفتگویی، درباره این که چرا فوتبال را به عنوان داستان نخستین سریال تلویزیونی خود انتخاب کرده است، گفت: «یادم میآید شبکه سه داشت راهاندازی میشد و در سیاستهای تلویزیون بود که شبکهای برای ورزش و جوانان راهاندازی شود. در واقع ما جزو اولین آدمهایی بودیم که این شبکه با امثال ما شکل گرفت. به سوی افتخار نخستین سریال شبکه سه در بدو تاسیس و هدفش جوانان و ورزش بود. آن روزها در فوتبال بحث بازیکنسالاری و دلالی مطرح شده بود و من هم سوژه فوتبال و مسائل پشت پرده آن را انتخاب کردم. سریال در زمان خودش بازتاب خوبی داشت، چون مسائل تازهای در آن مطرح شده بود، ولی به لحاظ ساختار و شکل اولین تجربه سریالی من بود و نقاط ضعف زیادی داشت.»
کارخانه سریالسازی مقدم بعدها سراغ مشکلات اجتماعی و حتی طنز و موضوعات ماورایی رفت و آثار ماندگاری چون پلیس جوان، نرگس، روزهای زندگی، مسافر، دریاییها، ریحانه، پرواز در حباب، اغماء، پیامک از دیار باقی، روز حسرت، رستگاران، چاردیواری، زیر هشت، پایتخت، تا ثریا و دیوار را روانه آنتن کرد.
اکنون در میان انبوه سریالهایی که در این سالها مقدم ساخته و پرداخته، به سوی افتخار را میتوان گام نخست وی برای رسیدن به نقطه امروز این کارگردان دانست؛ افتخاری که از زمینهای چمن آغاز شد و به مدد علاقه وافر مردم به فوتبال ملی و فوتبالیستهای مطرح آن روزگار از جمله خداداد عزیزی، کریم باقری، علی دایی و… ماندگار شد.
به سوی افتخار در این مدت بارها از شبکههای دیگر تلویزیونی داخلی، استانی و حتی شبکههای برونمرزی برای مخاطبان بازپخش شده است تا ماجراهای دو تیم امید و خورشید را بازخوانی کند؛ تیم امید که داریوش ارجمند مربی آن بود و بر جوانمردی تکیه داشت و تیم خورشید که سیاوش طهمورث به خوبی نقش ضدقهرمان آن یعنی یک مربی بدطینت ورزشی را به تصویر کشید؛ داستانی که هنوز در ورزش کشور ادامه دارد و هنوز میطلبد دست اندرکاران سینما و تلویزیون هر بار در آثار خود پرده «پشت پردههای فوتبالی» را کنار بزنند.