خبرها و رویدادهای سینمایی ایران و جهان

بهترین فیلم های سینمایی عاشقانه/ کتاب هایی که به فیلم تبدیل شدند

بسیاری از رمان‌هایی که در طول تاریخ به نگارش درآمده‌اند قابلیت تبدیل به تصویر را دارند. در ادامه اقدام به معرفی بهترین فیلم‌های سینمایی عاسقانه می‌کنیم، فیلم هایی که بر اساس یک رمان ساخته شده‌اند.

به گزارش آی‌تیکت نیوز؛ اقتباس از رمان‌های عاشقانه در سینمای جهان یکی از پدیده‌های متداول و موفق است که از گذشته تاکنون مورد توجه فیلم‌سازان قرار گرفته است. داستان‌های عاشقانه، به دلیل حس هم‌ذات‌پنداری که در مخاطبان ایجاد می‌کنند، از جذابیت زیادی برخوردارند. وقتی این داستان‌ها از صفحات رمان به پرده سینما منتقل می‌شوند، جادوی سینما با تخیل نویسندگان و هنر فیلم‌سازان پیوند می‌خورد و تجربه‌ای احساسی و عمیق‌تر برای مخاطب به ارمغان می‌آورد. بسیاری از فیلم‌های عاشقانه که از رمان‌ها اقتباس شده‌اند، نه تنها موفقیت بزرگی در باکس آفیس کسب کرده‌اند، بلکه جایگاهی ویژه در تاریخ سینما و ادبیات به دست آورده‌اند. در ادامه به تشریح بهترین فیلم های سینمایی عاشقانه که بر اساس رمان ساخته شده‌اند خواهیم پرداخت.

فیلم «Anna Karenina» (2012)

فیلم «Anna Karenina» به کارگردانی جو رایت، اقتباسی از رمان معروف لئو تولستوی است. این فیلم با بازی کیرا نایتلی در نقش آنا کارنینا، داستان یک زن اشرافی روس را به تصویر می‌کشد که در جستجوی عشق و رهایی از محدودیت‌های اجتماعی، وارد رابطه‌ای عاشقانه و ممنوعه با کنت ورونسکی (با بازی آرون تیلور-جانسون) می‌شود. سبک بصری فیلم بسیار منحصر به فرد است؛ رایت با استفاده از تکنیک‌های نمایشی و حرکات تئاتری، یک روایت سینمایی متقاطع با صحنه‌های تئاتری خلق کرده که حسی از فضای دراماتیک را تقویت می‌کند. این فیلم توانست با طراحی صحنه و لباس‌های بسیار چشمگیر و زیبا، برنده جایزه اسکار بهترین طراحی لباس شود.

رمان «Anna Karenina»:

رمان «Anna Karenina» نوشته لئو تولستوی که اولین بار در سال ۱۸۷۷ منتشر شد، یکی از شاهکارهای ادبیات روسیه و جهان است. داستان در دوره امپراتوری روسیه روایت می‌شود و به بررسی عمیق عشق، خیانت، وظیفه، و مبارزه بین احساسات فردی و تعهدات اجتماعی می‌پردازد. شخصیت آنا کارنینا که با شور و عشق غیرقابل مهاری درگیر رابطه‌ای پرخطر می‌شود، نمادی از زنانگی و تلاش برای فرار از قید و بندهای جامعه آن زمان است. تولستوی در این رمان علاوه بر داستان عاشقانه آنا، به مسائل اجتماعی، سیاسی، و اخلاقی آن دوران نیز پرداخته و تقابل بین زندگی شهری و روستایی را بررسی می‌کند.

فیلم  «Atonement» (2007)

فیلم «Atonement» به کارگردانی جو رایت و با بازی جیمز مک‌آووی، کیرا نایتلی، و سیئورشه رونان، اقتباسی از رمان تحسین‌شده‌ایان مک‌ایوان است. این فیلم داستان عاشقانه‌ای تراژیک میان سسیلیا تالیس (کیرا نایتلی) و رابی ترنر (جیمز مک‌آووی) را روایت می‌کند که به دلیل سوءتفاهمی دردناک از هم جدا می‌شوند. در طول فیلم، نامه‌ای عاشقانه اشتباه خوانده می‌شود و در نتیجه دختری به نام برایونی (سیئورشه رونان) باعث می‌شود که رابی به اشتباه متهم شود و عشق او و سسیلیا به ویرانی کشیده شود. فیلم «Atonement» با تصاویر بصری زیبا و استفاده چشمگیر از صحنه‌های طولانی به ویژه در جبهه جنگ، برنده جایزه اسکار بهترین موسیقی شد و همچنین تحسین منتقدان را به دست آورد. سکانس‌های پیچیده و هنرمندانه فیلم، همراه با موسیقی مسحورکننده داریو ماریانلی، فضای عاطفی و دراماتیک فیلم را تقویت می‌کند.

رمان «Atonement»:

رمان «Atonement» نوشته ایان مک‌ایوان که در سال ۲۰۰۱ منتشر شد، یکی از آثار برجسته این نویسنده است و به بررسی مضامین عشق، گناه و بخشش می‌پردازد. داستان رمان، مانند فیلم، با سوءتفاهمی آغاز می‌شود که زندگی چندین نفر را برای همیشه تغییر می‌دهد. مک‌ایوان با ظرافت فوق‌العاده‌ای به تصویرسازی دنیای درونی شخصیت‌های خود می‌پردازد و بخش‌های مختلف داستان را از زوایای متفاوت به خواننده نشان می‌دهد. یکی از مهم‌ترین تم‌های رمان مسئله جبران (atonement) است؛ برایونی که به اشتباه باعث نابودی زندگی عاشقانه خواهرش سسیلیا و رابی می‌شود، تا پایان عمر خود در تلاش است تا برای این اشتباه بخشش و جبران پیدا کند. رمان با نثر غنی و پرداخت دقیق به جزئیات روانشناختی، یکی از تأثیرگذارترین آثار ادبیات معاصر به شمار می‌آید.

فیلم  «Beastly» (2011)

«Beastly» یک فیلم عاشقانه فانتزی به کارگردانی دنیل بارنز است که برداشتی مدرن از داستان کلاسیک «دیو و دلبر» است. این فیلم با بازی الکس پتیفر در نقش کایل کینگسون و ونسا هاجنز در نقش لیندی تیلور، داستان کایل، یک نوجوان ثروتمند و جذاب را روایت می‌کند که به دلیل خودخواهی و غرورش توسط یک جادوگر نفرین می‌شود و به ظاهری زشت و مخوف تبدیل می‌شود. این نفرین تنها زمانی از بین می‌رود که او عشق واقعی را تجربه کند و کسی او را همان‌گونه که هست بپذیرد. داستان فیلم در محیطی امروزی در نیویورک رخ می‌دهد و کایل در تلاش است تا از طریق لیندی، دختری که در ابتدا اهمیتی به او نمی‌داد، این عشق حقیقی را پیدا کند. «Beastly» با ترکیب دنیای نوجوانی و پیام‌های کلاسیک عشق و زیبایی درونی، به تماشاگران این پیام را می‌دهد که ظاهر فیزیکی به تنهایی نمی‌تواند معیار ارزش و جذابیت واقعی باشد.

رمان «Beastly»:

فیلم «Beastly» بر اساس رمانی به همین نام نوشته الکس فیلن (Alex Flinn) که در سال 2007 منتشر شد، ساخته شده است. این رمان یک بازنویسی مدرن از افسانه «دیو و دلبر» است که در محیط دبیرستانی در شهر نیویورک رخ می‌دهد. رمان به صورت اول‌شخص از زبان کایل کینگسون روایت می‌شود و به خواننده اجازه می‌دهد تا تحولات شخصیتی و احساسی او را از نزدیک دنبال کند. الکس فیلن با توجه به دنیای مدرن و چالش‌های مرتبط با نوجوانان، داستانی پر از تعلیق و احساس خلق کرده که به مخاطب جوان نیز نزدیک است. یکی از پیام‌های اصلی رمان این است که زیبایی درونی و عشق واقعی، فراتر از ظاهر فیزیکی است، و همین موضوع به عنوان تمی محوری در کل داستان بازتاب می‌یابد.

فیلم  «The Best of Me» (2014)

«The Best of Me»  یک فیلم عاشقانه به کارگردانی مایکل هافمن است که بر اساس رمانی به همین نام نوشته نیکولاس اسپارکس ساخته شده است. داستان فیلم درباره دو عاشق دوران دبیرستان، داوسون کول (با بازی جیمز مارسدن) و آماندا کالینز (با بازی میشل موناهن) است که پس از سال‌ها از هم جدا شدن، در یک مراسم تدفین دوباره یکدیگر را ملاقات می‌کنند. در حالی که گذشته تلخ و پر از مشکلات آنها به یادشان می‌آید، این دو بار دیگر فرصتی برای بازسازی رابطه خود پیدا می‌کنند. فیلم با عناصر عاطفی قوی و تم‌های آشنای اسپارکس مانند عشق نافرجام، سرنوشت و از دست دادن، داستانی تأثیرگذار و در عین حال تراژیک را به تصویر می‌کشد. این فیلم با صحنه‌های زیبای فیلمبرداری و موسیقی عاطفی‌اش، احساسات عمیقی را در مخاطب برمی‌انگیزد.

رمان «The Best of Me»:

رمان «The Best of Me» نوشته نیکولاس اسپارکس، اولین بار در سال ۲۰۱۱ منتشر شد و به سرعت به یکی از پرفروش‌ترین رمان‌های عاشقانه تبدیل شد. اسپارکس که به خاطر نوشتن داستان‌های عاشقانه با پایان‌های تراژیک و تلخ شهرت دارد، در این رمان نیز همان سبک احساسی و پر از چالش‌های عاطفی را ادامه می‌دهد. داستان رمان به ماجرای داوسون و آماندا می‌پردازد که در نوجوانی عاشق هم بودند اما به دلیل تفاوت‌های طبقاتی و فشارهای خانوادگی از هم جدا شدند. سال‌ها بعد، آنها در حالی که هر کدام در زندگی خود تغییراتی کرده‌اند، با عشق قدیمی‌شان مواجه می‌شوند. اسپارکس در این رمان با پرداخت دقیق به احساسات شخصیت‌ها و توصیف لحظات کلیدی زندگی آنها، نشان می‌دهد که عشق واقعی می‌تواند زمان و فاصله را پشت سر بگذارد، اما همیشه ضمانتی برای پایان خوش وجود ندارد.

فیلم  «Brooklyn» (2015)

«Brooklyn»  به کارگردانی جان کرولی، یک فیلم عاشقانه درام است که بر اساس رمانی به همین نام نوشته کولم توبین ساخته شده است. داستان فیلم به مهاجرت الیس لیسی (با بازی سیئورشه رونان) از ایرلند به آمریکا در دهه ۱۹۵۰ می‌پردازد. الیس که زندگی سختی در کشور خود دارد، به امید یک آینده بهتر به بروکلین مهاجرت می‌کند و در آنجا عاشق تونی (با بازی اموری کوهن) می‌شود. اما زمانی که الیس به دلایلی مجبور به بازگشت به ایرلند می‌شود، او بین دو جهان، دو کشور و دو عشق قرار می‌گیرد. «Brooklyn» با تمرکز بر احساسات لطیف، کشمکش‌های درونی شخصیت اصلی و دنیای زیبا و نوستالژیک دهه ۵۰، توانست نظر مثبت منتقدان را به خود جلب کند. بازی برجسته سیئورشه رونان نیز یکی از نقاط قوت فیلم است و به او نامزدی اسکار بهترین بازیگر زن را به ارمغان آورد.

رمان «Brooklyn»:

رمان «Brooklyn» نوشته کولم توبین که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد، داستانی درباره مهاجرت، هویت و دوگانگی احساسات است. توبین با نثری ساده و عمیق، زندگی الیس لیسی، دختری ایرلندی را روایت می‌کند که به دنبال یک زندگی بهتر به آمریکا مهاجرت می‌کند. در این رمان، توبین به ظرافت احساسات و تردیدهای یک مهاجر در مواجهه با دنیای جدید را بررسی می‌کند. او همچنین به خوبی تصویری از ایرلند و آمریکا در دهه ۵۰ میلادی ترسیم می‌کند و تفاوت‌های فرهنگی و اجتماعی این دو جهان را به نمایش می‌گذارد. تم‌های اصلی رمان درباره انتخاب‌های زندگی، تعهد به گذشته و جستجوی هویت است که همگی در تضاد با عشق و آینده قرار می‌گیرند. «Brooklyn» با داستانی انسانی و هم‌ذات‌پندارانه، از جمله آثار برجسته ادبیات معاصر ایرلند به شمار می‌آید.

فیلم  «Cheri» (2009)

«Cheri»  به کارگردانی استیون فرایر، یک فیلم عاشقانه درام است که بر اساس رمان «Chéri» نوشته کلر بلانش (Colette) ساخته شده است. داستان در پاریس اوایل قرن بیستم روایت می‌شود و به روابط پیچیده و عاشقانه‌ای بین لیدی بِل (با بازی میشل پفیفر) و چری (با بازی روپه فینیش) می‌پردازد. لیدی بِل، یک زن پیر و زیبا، در دنیای عشق و لذت زندگی می‌کند و به چری، پسر جوان یک زن ثروتمند، تعلق خاطر دارد. این رابطه به تدریج به یک پیوند عاطفی عمیق تبدیل می‌شود، اما با ورود به دوران جدید، چالش‌ها و تغییرات اجتماعی باعث ایجاد تنش‌هایی در این رابطه می‌شود. فیلم «Cheri» با تصاویر زیبا و طراحی صحنه‌های جذاب، تأثیرات عشق، پیری و دشواری‌های جدا شدن را به تصویر می‌کشد.

رمان «Chéri»:

رمان «Chéri» نوشته کلر بلانش در سال ۱۹۲۰ منتشر شد و داستانی جذاب و عمیق درباره عشق، پیری و زیبایی را روایت می‌کند. بلانش با نثر جذاب و توصیف‌های زیبا، به بررسی احساسات پیچیده‌ای می‌پردازد که در یک رابطه عاشقانه بین یک زن مسن و یک مرد جوان وجود دارد. شخصیت لیدی بِل، نمایانگر زنی است که در طول زندگی‌اش با لذت و زیبایی مواجه شده و حالا با پیری و تغییرات ناشی از آن روبرو است. در این رمان، بلانش به طور عمیق به تضاد میان عشق و زمان، زیبایی و زوال پرداخته و سؤالاتی درباره هویت، آرزو و تغییر را مطرح می‌کند. «Chéri» به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار بلانش شناخته می‌شود و توانسته در ادبیات فرانسه جایگاه ویژه‌ای پیدا کند.

فیلم  «Carol» (2015)

«Carol» به کارگردانی تاد هینز، یک فیلم عاشقانه درام است که بر اساس رمان «سوییفت رین(The Price of Salt)  نوشته پاتریشیا هایسمیت ساخته شده است. این فیلم داستان عشق میان ترسیا بلک (با بازی رونی مارا) و کارول اوندن (با بازی کیت بلانشت) را در دهه 1950 میلادی روایت می‌کند. ترسیا یک جوان کنجکاو و جاه‌طلب است که در یک فروشگاه عکاسی کار می‌کند و به طور تصادفی با کارول، زنی با وضعیت اجتماعی بالا و در حال جدایی از همسرش، ملاقات می‌کند. این دو زن به سرعت به یکدیگر جذب می‌شوند و رابطه‌شان به تدریج عمیق‌تر می‌شود، اما چالش‌های اجتماعی و خانوادگی از جمله خطرات و تبعات اجتماعی این عشق ممنوعه، آنها را تحت فشار قرار می‌دهد. فیلم «Carol» با تصاویری زیبا و کارگردانی استادانه، احساسات عمیق و تنش‌های روانی میان شخصیت‌ها را به خوبی به تصویر می‌کشد و با بازی‌های قوی بلانشت و مارا، تأثیر عاطفی شگرفی بر تماشاگران می‌گذارد.

رمان «The Price of Salt»:

رمان «The Price of Salt» نوشته پاتریشیا هایسمیت در سال 1952 منتشر شد و به خاطر ارائه یک داستان عاشقانه بین دو زن در یک زمانه محافظه‌کارانه، مورد توجه قرار گرفت. این رمان، برخلاف بسیاری از داستان‌های عاشقانه آن زمان که معمولاً با یک پایان غم‌انگیز برای شخصیت‌های LGBTQ+ همراه بود، به‌طور جسورانه‌ای به تصویر کشیدن عشق و آرزوهای زنان می‌پردازد. شخصیت‌های اصلی، ترسیا و کارول، هر کدام با چالش‌های اجتماعی و شخصی خاص خود مواجه‌اند و تلاش می‌کنند تا با واقعیت‌های سخت زندگی‌شان کنار بیایند. هایسمیت با نثر روان و توصیف‌های دقیق، عمق احساسات و تنش‌های روانی شخصیت‌ها را به تصویر می‌کشد و موضوعاتی از قبیل هویت، عشق و پذیرش را به زیبایی بررسی می‌کند. این رمان به عنوان یکی از آثار کلیدی ادبیات LGBTQ+ شناخته می‌شود و تأثیر زیادی بر ادبیات و سینما داشته است.