در پی کمک ۲ میلیون دلاری کمپانی دیزنی به رژیم صهیونیستی در جریان جنگ اخیر، قصد داریم تا بیشتر با این کمپانی صهیونیستی آشنا شویم. خاطرات دوران کودکی بسیاری از انسانها در جهان با نام دیزنی گره خورده است و کمتر کسی است که نام این کمپانی کارتون و انیمیشنسازی را نشنیده باشد. میکی ماوس، شیرشاه، سفیدبرفی و هفتکوتوله، پینوکیو، سیندرلا، زیبای خفته، صدویک سگ خالدار، رابین هود، دیو و دلبر، هرکول، تارزان، گیسو کمند و… نمونههایی از آثار کمپانی دیزنی هستند که پیروجوان و والدین وفرزندان را از دیرباز تا به امروز مجذوب خود کرده است.
آیا تاکنون از خود پرسیدهاید که بنیانگذار شرکت رسانهای و سرگرمی دیزنی کیست؟ «والتر الیاس دیزنی» یک آمریکایی یهودی الاصل، مؤسس و بنیانگذار کمپانی دیزنی است. والت دیزنی به همراه برادرش «روی اولیور دیزنی» که از تجار آمریکایی بود، استودیوی برادران دیزنی را راهاندازی کرد و میکی ماوس، اولین شخصیت کارتونیاش بود.
موش کثیف
نکتهای که شاید بسیاری از مردم از آن بیاطلاع باشند این است که والت دیزنی با ورود به دنیای کودکان و انیمیشن، لکهی ننگی را که سالیان سال دامان صهیونیستها را گرفته بود پاک کرد. اگر صد سال پیش در هر کجای دنیا عبارت موش کثیف (Dirty Mouse) را به کار میبردید، همه متوجه میشدند که منظور شما از این عبارت، صهیونیستها هستند. اما والت دیزنی کاری کرد که امروز پس از شنیدن عبارت موش کثیف، ذهن کمتر کسی در دنیا به سمت صهیونیسم برود. ریشه نسبت دادن لقب موش کثیف به صهیونیستها به حدود ۷۰۰ سال قبل و شاید قبلتر از آن باز میگردد.
طاعون سیاه
ماجرا مربوط به سده چهاردهم یعنی حدود ۷۰۰ سال پیش است. طاعون سیاه، به عنوان ویرانگرترین بیماری همهگیر شیوع پیدا کرد. همهگیری طاعون در دوره اوج خود یعنی میان سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۳ میلادی اروپا را درنوردید. این نخستین همهگیری بزرگ در اروپا و دومین همهگیری بزرگ در جهان بود. بررسیها حاکی از آن است که یکسوم جمعیت ایران هم در آن دوره بر اثر طاعون کشته شدند. از آنجا که یهودیان به عنوان دشمنان و موجوداتی منفور نزد مسیحیان، شناخته شده بودند، آزار و اذیت یهودیان به اتهام آلوده کردن چاههای آب به قصد از بین بردن مسیحیان و سروری یافتن بر آنها از سال ۱۳۴۸ میلادی آغاز شد. نکته عجیب اینجاست که یهودیان پس از شکنجه، به اهداف شوم خود برای شیوع بیماری طاعون و پس از آن نابودی مسیحیان و سلطهجویی بر آنان اعتراف کردند و شواهد و قرائن حاکی از یک توطئه بینالمللی یهودی بود که از اسپانیا نشأت میگرفت. هنگام پایان همهگیری طاعون سیاه، برای جمعیت باقیمانده، قوانین محدودکننده و سختی وضع شد.
بروز نفرت جهانیان از صهیونیسم و انتساب لقب موش کثیف را می توان در برخی فیلم های اواسط قرن بیستم مشاهده کرد که مهاجران یهود با موشها یکسان شمرده میشوند.
عملیات نفرتزدایی
اما سوال اینجاست که والت دیزنی چگونه این لکه ننگ را زدود؟ اگر به آثار والت دیزنی دقت کنید غالبا کاراکترها یا حداقل کاراکتر نقش اول، یک موش باهوش و دوستداشتنی است. شخصیت میکی ماوس، اولین کاراکتر خلق شده توسط والت دیزنی یکی از محبوبترین و معروفترین این موشهاست که شهرتی جهانی دارد و خود شاهدی بر این مدعاست.
در سال ۱۹۴۸ میلادی و پس از تاسیس رژیم غاصب صهیونیستی، سینمای متعهد غرب به آرمانهای یهود با گامهایی راسختر، موشهای کثیف را تبدیل به موجوداتی دوستداشتنیتر برای جهانیان کرد و دیگر تقریبا هرجا نام والت دیزنی به میان میآید در کنار آن نام میکی ماوس در ذهن متبادر میشود و بالعکس. مانند انیمیشنهای دامبو، سیندرلا، نجات دهندگان، کارآگاه موش بزرگ و راتاتویی.
در سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۷ میلادی کمپانی مترو گلدوین مایر که توسط دو یهودی به نامهای ویلیام هانا (William Hanna) و جوزف باربارا (Joseph Barbera) پایه گذاری شده بود، شخصیتهای محبوب جهانی خود یعنی گربه احمق و موش هوشمند و دوست داشتنی را خلق و طی انیمیشن خوشساختی با عنوان تام و جری به جهانیان ارایه کرد. اما در روند ذکرشده، هیچگاه برای صهیونیسم جهانی حد پایانی وجود نداشت.
ماموریت میکی ماوس و تام و جری
با به وجود آمدن رژیم غاصب صهیونیستی، این روند شدت بیشتری گرفت و در عین حال نفوذ روزافزون صهیونیستها در دستگاه رسانهای غرب موجب شد تا ارائه چهرهای مثبت، جذاب و البته دوست داشتنی از موش، محدود به کمپانی های یهودی مثل دیزنی و انیمیشن های شاخصی همچون میکی ماوس نشود. به این ترتیب پس از پایان جنگ جهانی دوم، رسانه های غرب به عنوان پیاده نظامی در دستان صهیونیسم، با ساخت انواع و اقسام فیلم، سریال و انیمیشن، توانست شخصیت خود را در وجه سمبلیک و نمادین موش، به گونه ای مظلومانه به تصویر کشیده و در اذهان عمومی به بالاترین درجه هوش و درایت برساند.
به عبارتی دیگر اگرچه انیمیشنهای میکی ماوس و تاموجری مهمترین پروژه صهیونیستها برای تطهیر چهره موش کثیف به حساب می آید، اما نباید فراموش کرد که در طول شصت سال گذشته فیلمها و مجموعههای بصری که موش در آن وجود داشته از شمارش خارج بوده و در این زمینه آثار زیادی را میتوان یافت که موش از نقشی محوری برخوردار بوده و از این جهت سینمای غرب با به میدان آوردن تمام پتانسیل و امکانات، همواره تعهد خود به اهداف صهیونیست ها را به اثبات رسانده است.
البته باید توجه کرد که در سال های اخیر و با شکست های مفتضحانه ی صهیونیستها طی جنگ ۳۳ روزه لبنان در سال ۲۰۰۶ میلادی، صهیونیستها در سال ۲۰۰۷ با ساخت انیمیشنی ویژه، اقدام به ترمیم هیمنه خود کردند؛ انیمیشنی با عنوان راتاتویی (Ratatouille) که درباره ی موشی علاقهمند به آشپزی است. در برابر این موش مخالفتهای زیادی وجود داشت اما او در نهایت توانست با قرار گرفتن در کلاه آشپزی فردی که توان آشپزی نداشت، او را مدیریت کرده و بر تمامی مخالفتها غلبه کند. راتاتویی (Ratatouille) در کشور فرانسه رخ می دهد و در نهایت با پیروزی موش های کثیف در مقام آشپزانی نابغه و هدایت و رهبری آشپزان ظاهری و نهایتا غلبه آنان بر مردم این سرزمین به پایان می رسد.