فیلمسازان از اوایل دهه۲۰۰۰ از ابزارهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی در ساخت فیلمها استفاده کردهاند که در ابتدا برای افزودن جلوههای ویژه و ایجاد سایر تصاویر کامپیوتری بود که فیلمهای محبوبی مثل:سه گانه ارباب حلقهها و سری ماتریکس با استفاده از آن ساخته شد؛ با پیچیدهتر شدن این فناوری امکانات بیشتری در اختیار فیلمسازان قرار گرفت که در ادامه به آنها میپردازیم.
یکی از مهمترین راههایی که هوش مصنوعی بر سینما تاثیر میگذارد؛استفاده از فناوریهای واقعیت مجازی و واقعیت افزوده است؛ این ساخت و کار به مخاطب اجازه میدهد تا وارد دنیای یک نمایشنامه شود و با داستان و شخصیتها به شیوهای صمیمی و شخصیتری درگیر شود؛ این فناوری باعث بهبود تجربه ما از هنر میشود اما به شکل کلاسیک آن لطمهای جدی میزند.
امروزه فیلمسازان و نمایشنامه نویسان میتوانند با استفاده از الگوریتمهای هوش مصنوعی به تجزیه و تحلیل فیلمنامهها،شناسایی الگوها و روندها و توسعه شخصیت و ساختار بپردازند که باعث میشود هنرمندان تصمیمات آگاهانهتری در مورد کار خود بگیرند که منجر به تولیدات پویاتر و جذابتری میشود.علاوه بر تمام این امکانات هوش مصنوعی میتواند فیلمنامههای کاملا جدید بسازد که با دیالوگها، کارگردانیهای صحنه و توصیف شخصیتها کامل میشود البته باید این استدلال را در نظر گرفت که این امر باعث میشود عنصر انسانی این هنر از بین برود اما میتوان آن را فرصتی برای کشف روایتهای جدید و تکنیکهای داستان گویی دانست که تا به حال نشنیدهایم.
یکی دیگر از زمینههایی که هوش مصنوعی در تئاتر و سینما نقش خود را نشان میدهد؛استفاده از روباتیک و اتوماسیون است از طراحی صحنه گرفته تا نور و صدا،فناوری مبتنی بر هوش مصنوعی امکان فرآیندهای تولید دقیقتر و کارآمدتر را فراهم میکند که باعث صرفهجویی در زمان و منابع میشود و تجارب بصری خیره کننده و فراگیرتری را برای مخاطب ایجاد میکند.به لطف وجود این فناوری میتوان شخصیتهای دیجیتالی را روی صحنه زنده کرد و خطوط بین واقعیت و تخیل را کم رنگتر از پیش کرد.با هوش مصنوعی میتوان حرکات دهان را طوری تنظیم کرد که شبیه به زبانهای دیگر شود تا شاهد دوبلههایی با کیفیت بیشتر باشیم.
ابزارهای اهنگسازی مبتنی بر هوش مصنوعی در حال تبدیل شدن به واقعیت هستند در برخی موارد از آنها برای ساخت موسیقی متن فیلمها استفاده میشود؛ هوش مصنوعی میتواند دادههای مختلف را تجزیه و تحلیل کند و بسته به ژانر فیلم و موقعیتهای مورد انتظار در فیلم،الگوهای موسیقی مرتبط با فضای بصری را بسازد یا توسعه دهد.ویراستاران دیگر نیازی به ساخت تریلر ندارند؛با استفاده از این فناوری صحنههای هیجانانگیز و اکشن شناسایی میشوند و تریلری فریبنده برای جذب مخاطب ساخته میشود.
در حالی که هوش مصنوعی مزایای بسیاری دارد اما تا این لحظه توانایی برانگیختن احساسات ما را نداشته به نوعی خلاقیت انسان در فیلمنامهنویسی و توسعه شخصیتها حرف اول را میزند؛این فناوری نمیداند انسان چگونه تعامل و احساس میکند؛پس نمیتواند مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد.برخی از شغلها با شکلگیری این فناوری در معرض نابودی هستند و کم شدن عنصر انسانی در تئاتر و سینما تهدیدی جدی برای اصالت این هنر است.
از آن جایی که هوش مصنوعی راه خود را در این عرصه ادامه میدهد؛برای هنرمندان و مخاطبان ضروری است که از این فناوری جدید و فرصتهایی که ارائه میدهد استقبال کنند در حالی که ممکن است نگرانیهایی در مورد از دست دادن تماس انسان در این فرایند خلاق وجود داشته باشد اما باید به یاد داشته باشیم که هوش مصنوعی یک ابزار است؛نه جایگزینی برای خلاقیت و نبوغ انسان.