در حالی که اکران همزمان هفت فیلم جدید به عنوان اولین برنامه اکران تابستانی، شور و حال تازهای در سالنهای سینمای سراسر کشور به وجود آورده، در روزهای اول اکران فیلمهای جدید، فروش بالاتر فیلم «شهر هرت» (کریم امینی/حسین فرح بخش) نسبت به فیلمهای دیگر سبب شده تا این تحلیل به وجود بیاید که مردم به دنیال فیلم کمدی در سالن سینما هستند و اکران پیاپی کمدیها، «ذائقه مخاطب» را تنزل داده است و …
قطعا این نگاه به سینما که در آن «کمدی»سازی نشانه تحمیق مخاطب و تنزل سلیقه و … است، همان نگاهی که شاید در جشنواره فیلم فجر هم غالبا در برخورد با کمدی صورت میگیرد، نگاهی است که به حذف ژانر از سینمای ایران منجر شده است. یعنی همان برخورد افراطی که مثلا با فیلمهای ایرانی که در ژانر وحشت ساخته میشد، و آنقدر این نگاهها ادامه یافت که کمتر فیلمسازی سراغ چنین حال و هوایی میرود.
آنچه مسلم است «افراط و تفریط» در پرداختن به مضمون و موضوع و ژانر در سینمای ایران آسیب است، همچنان که در مقطعی از دهه هفتاد و هشتاد، این دست رفتارها باعث حذف تولید فیلم «اکشن» از سینمای ایران و کاهش تولید فیلم «کمدی» از سینمای ایران شد و بسیاری از چهرههای مطرح سینمای کمدی را خانهنشین کرد… (بگذریم از این که رفتار بخشنامهای با تولید و عرضه کمدی پس از آن دوره به تولید شانهتخممرغیها انجامید و …)
اما در این روزها که فیلم درخشان «رضا میرکریمی» (نگهبان شب) روی پرده رفته چرا باید به مخاطبان سینما حمله کنیم؟ آیا چینش اکران و تصمیمهایی که توسط سینماداران گرفته میشود، به مردم ربط دارد؟ قطعا «نگهبان شب» این توان را دارد که به مرور خود را در دل مخاطب جا بیاندازد اما وقتی سینمادار، با حجم زیادی از فیلم روبهرو میشود، چگونه میتواند به فیلمهای مختلف سانس بدهد که هم بلیتفروشیاش را داشته باشد و هم بتواند به ذائقه مخاطب احترام بگذارد؟
طبیعی است که مخاطبان جدیتر سینما به دنبال دیدن فیلم خوب در سالن سینما هستند و برایشان تفاوتی ندارد که این یک فیلم کمدی است یا درام اجتماعی یا درام تاریخی سیاسی و…
در یکی دو روز اخیر، «شهر هرت» با فاصله از فیلم «کت چرمی» (که جزو درامهای قابل قبول جشنواره چهل و یکم بود) در جدول گیشه به مسیر خود ادامه میدهد در حالی که هنوز فروش روزانهاش به «فسیل» نرسیده است. جالب آن که از بین فیلمهای مانده از اکران بهار «آهنگ دو نفره» وضعیت بهتری دارد و بعد میرسیم به رقابت «مصلحت» و «عروسی مردم» که لحظهای و ساعتی جای خود را در جدول با هم تغییر میدهند و در رده بعدی «تصور»، «نگهبان شب» و «ارثیه فامیلی» (از فیلمهای جدید)…
در شرایطی که پردیسهای سینمایی در سراسر کشور (تهران، شهرهای بزرگ و سایر شهرها) برای جذب تماشاگر به سالن سینما تعیینکنندهترین نقش را دارند، یکی از راهکارهایی که میتوانست در نظام عرضه و تقاضا، به نفع فیلمهایی باشد که از نظر سینمایی و جایگاه، بالاتر از فیلمهای دیگر هستند، چینش بهتر و تقاضای صاحبان آثار برای نمایش در فصلی بهتر بود.
به عنوان مثال اکران «نگهبان شب» و «کت چرمی» در اکران بهار و به ویژه نمایش به عنوان برنامه نوروزی میتوانست به نفع این دو فیلم تمام شود (جالب آن که گمانهزنیهایی در این زمینه از سوی کارشناسان وجود داشت) که این اتفاق رخ نداد تا سرانجام این فیلمها در یک چیدمان شلوغ، به نمایش درآیند…
سال گذشته و پیش از آغاز چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر مسئولان سازمان سینمایی گفتند که «حضور در جشنواره» را به «امتیازی ویژه» برای اکران عمومی آثار بدل میکنند. آن روز آن حرف آنقدر با قاطعیت زده شد که اذهان و افکار به سمت نظام درجه بندی دهه ۶۰ رفت که به فیلمها درجه الف، ب، ج و د داده میشد و بر اساس درجه، کیفیت اکران (از نظر فصل نمایش و تعداد هفته نمایش) مشخص میشد. اما ظاهرا آن حرف مانند بسیاری از تیترهایی که در رسانهها دیده شد، صرفا «حرف» بود و به جایی نرسید.