خبرها و رویدادهای سینمایی ایران و جهان

سینمای ایران و تماشاگرانی با برداشت‌ها و اثرپذیری‌‌های گوناگون

علیرضا اخلاقی | اصولأ بر پایه داده‌­های روانشناسی و جامعه‌­شناسی، هر یک از آدم‌­ها (در اینجا تماشاگران) با ویژگی‌‌های شخصیتی و جهان‌­بینی ویژه­ خود دنیایی متفاوت با دیگری دارند و در نظر گرفتن تأثیر یکسان یک سکانس، یک پلان یا یک دیالوگ بر میلیون‌­ها مخاطب، نگاه نامعقولی است که نظارت و ارزشیابی را به بیراهه می­‌برد.

پیدایش پلتفرم­‌ها و استقبال مخاطب از فیلم­‌ها و سریال­‌های ویژه­ این رسانه نوپا در ایران، چندی­‌ست که به دغدغه تازه مسئولان فرهنگی بدل شده و آن­ها  را به جستجوی راه­کارهای تازه‌­ای جهت نظارت بر آثار نمایشی این رسانه واداشته ­است؛ چیزی شبیه راه­کارهای تجربه‌­شده­ پیشین که ممکن ­است با قرار گرفتن در همان مسیر، به­‌طور طبیعی نتیجه­‌ای هم‌سان با آن­چه بر سینمای مواجه با قهر مخاطب رفت؛ در پی داشته­ باشد.

به‌­طور کلی، هر راه­کار تازه‌­ای برای نظارت و ارزشیابی که بدون توجه به دلیل واقعی قهر مخاطب با سالن­‌های سینما و علت ریزش مخاطب سیمای جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته ­شود؛ می‌­تواند این رسانه­ را نیز به سرنوشت مشابه آن­ها دچار کند.

بر خلاف تصور کسانی که «فراز و فرود سینما، تلویزیون و تئاتر ایران در سده گذشته» و  «میزان استقبال مخاطب»  از آن­ها را معما می‌­پندارند؛ این مقوله نه­ تنها معمای پیچیده‌­ای نیست؛ بلکه راز سرگشوده‌­ای است که به سبب بی­‌توجهی­ نسبت به «بن­‌مایه ساختار آثار ادبی و هنری» و «هویت رسانه»، از چشم سیاست­گذاران فرهنگی و مسئولان نظارت و ارزشیابی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شوراهای نظارتی صدا و سیما پنهان مانده ­است.

بیش از ۹۲ سال از نمایش اولین فیلم ایرانی [«آبی و رابی» (آوانس اوگانیانس) در سال ۱۳۰۹] تا اکران پرفروش‌­ترین فیلم سینمای ایران [فسیل (کریم امینی) در سال ۱۴۰۲] می‌­گذرد. در این دوره طولانی، فیلم‌­ها و سریال­‌های بسیاری در مقاطع مختلف تاریخی، ساخته شده که از «دیدگاه استقبال مخاطب» به روشنی قابل بررسی، تحلیل و طبقه­‌بندی است.

این بررسی را می­‌توان از پرتماشاگرترین آثار سینمایی پیش از انقلاب آغاز کرد و در دسته‌­بندی­‌هایی چون «دوره تحول پس از انقلاب»، «سینمای هدایت‌­شده­ دهه شصت» و «سینمای نوین پس از انقلاب»، تا «دوره قهر مخاطب با سینما» ادامه داد.

از روزهای آغازین سینمای ایران در سال­‌های نخستینِ سده­ قبل، تا امروز، از جمله در میان هزاران فیلم تولید شده در دوره موسوم به «فیلمفارسی» می­‌توان ده­‌ها فیلم پرفروش و موفق را صرف­‌نظر از نشانه‌­های روایت‌شده منتسب به آن دوران جستجو کرد که از  میان صدها فیلم شکست خورده در گیشه و هزاران اثر متوسط، خود را بالا کشیده و با استقبال چشمگیر تماشاگر روبرو شده ­است. منظور از نشانه‌­های منتسب به آن دوران، اشاره به نگاه برخی از منتقدان و مسئولان سینماست که استقبال مخاطب از فیلم‌­های پرفروش آن دوره را به «رقص و آواز و نمایش بی­‌بند وباری» نسبت می­‌دهند و فراتر از آن، استقبال مخاطب از فیلمی مانند «فسیل» و سریالی چون «رهایم کن» نیز با عناوینی چون ­«نمونه بعد از انقلابی همان آثار» به  استفاده­ مخفیانه از همان ویژگی­‌ها و «عبور از خط قرمزها» مربوط می‌­دانند؛ در حالی ­که در دوره­ پیش از انقلاب هم می­‌توان فیلم‌­های  بسیاری را سراغ گرفت که با استفاده­ افراطی از این نشانه­‌ها هم راه به جایی نبرده‌­اند.

از «شب­‌نشینی در جهنم»، «گنج‌­ قارون»، «سلطان قلب‌­ها» و «قیصر»، در سینمای پیش از انقلاب، تا آثاری چون «عقاب‌­ها» ، «افعی»، «عروس» و «آدم برفی» در سه دهه­ گذشته، همچنین از «اخراجی‌­ها۲»، «هزارپا» و «نهنگ عنبر» در دهه­ بعد، تا «مطرب»، «فروشنده»، «دینامیت» و «فسیل»، در همین نزدیکی، می­‌توان فهرست پر تعدادی از آثار سینمایی را مشخص کرد که بنا بر دلایل ساختاری، متناسب با  موضوع جذاب و ساختار متناسب،  با انبوه مخاطب به­‌خوبی ارتباط برقرار کرده‌­اند. بررسی کارشناسانه­ این آثار را می‌­توان از «انتخاب موضوع برای نگارش فیلمنامه» آغاز کرد و تا شکل‌­گیری کامل اثر در مراحل «تولید»، «پساتولید»، «نظارت» و «نمایش» مرحله به مرحله ادامه داد.

توجه به «نظارت» از این جهت مهم ­است که فهم ناظران از «تعاریف قانونی»، «خطوط قرمز» و «مصداق‌­های مشخص­‌شده»، همراه با «برداشت شخصی آن­ها» از میزان تأثیرگذاری تصاویر و دیالوگ‌­ها بر جان و روان مخاطب، تأثیر تعیین‌­کننده و آشکاری بر سرنوشت اثر تحت نظارت و در نتیجه استقبال مخاطب از آن دارد. بگذریم که اصولأ بر پایه داده‌­های روانشناسی و جامعه‌­شناسی، هر یک از آدم‌­ها (در اینجا تماشاگران) با ویژگی‌‌های شخصیتی و جهان‌­بینی ویژه­ خود دنیایی متفاوت با دیگری دارند و در نظر گرفتن تأثیر یکسان یک سکانس، یک پلان یا یک دیالوگ بر میلیون‌­ها مخاطب، نگاه نامعقولی است که نظارت و ارزشیابی را به بیراهه می­‌برد.

در این نوشتار برای پرهیز از اظهار نظرهای مصلحت­‌جویانه و یافتن دلایل واقعی موفقیت یا عدم موفقیت آثار تصویری در مواجهه با استقبال مخاطب، برآنیم که نقد و بررسی تعدادی از آثار شاخص را از سرچشمه­ پیدایش، از انتخاب «موضوع» آغاز کنیم که زمینه‌­ساز شکل‌­گیری «ماجرا» و «شخصیت» در «ساختار فیلمنامه» است؛ فیلمنامه‌­ای که مبنای خلق اثر است و شکوفایی خلاقیت نویسنده، کارگردان و همه­ عوامل دخیل در پیدایش فیلم به آن بستگی دارد.