یکی از جنبههای اخلاقی و رفتاری تارانتینو که با گسترش فضای مجازی نمود بیشتری داشته، هیجانزدگی است. در باب تعریف هر موضوع و یا خاطرهای تمام انرژی خود را میگذارد. نشست -دوهفته کارگردان- جشنواره کن این فرصت را به او داد تا پیرامون موضوعاتی مختلفی صحبت کند. تارانتینو از شخصیت اصلی فیلمی که میخواهد بسازد تا معضلات و مشکلات سینمای معاصر گفت و بیتعارف و مصمم از افرادی که به منفعتی از سینما رسیدهاند اما کمکی به این مدیوم نکردهاند، نام برد.
او در ادامه به پرسشی که خیلیها در سر داشتند، پاسخ داد. آیا او بعد از فیلم «منتقد سینما» دیگر فیلم نمیسازد؟ تارانتینو با همان لحن پر شور و شوق خود گفت: آنگونه نیست که در تاریکی محو شوم! البته دوست دارم در اوج خداحافظی کنم و وارد سیر نزولی نشوم. اما از طرفی شاید یک سریال ساختم. یا یک نمایش به صحنه بردم. به هر حال من بیشتر هر چیز یک نویسنده هستم.
تارانتینو به شخصیت اصلی فیلم تازهای که در مرحله پیش-پیشتولید قرار دارد گفت: «شخصیت اصلی این فیلم واقعی است. او در مورد فیلمهای جریان اصلی نوشت و منتقد جانشین بود. به نظر من منتقد خیلی خوبی بود. بدبینی او جهنمی بود و نقدهایش ترکیبی است از اولین روزهای «هاوارد استرن» و آنچه که «تراویس بیکل» [شخصیت فیلم «راننده تاکسی» «مارتین اسکورسیزی»] میتوانست به عنوان منتقد باشد.»
این خبر میتواند برای آن دسته فیلمبازانی که آثار تارانتینو را دنبال میکنند، جذاب باشد. چرا که این کارگردان در اغلب آثار خود به فیلمهای درخشان تاریخ سینما ادای دین میکند. فرقی نمیکند آن فیلمها برای چه دوره یا چه جغرافیایی باشند او به بهترین شکل ممکن از آنها را برداشته و جهانبینی خود را در آنها تزریق کرده و به بیانی دیگر آن فیلمها را مالِ خود میکند. حال جامعه سینهفیلها میدانند که اگر تارانتینو از جهان مارتین اسکورسیزی عاریه گرفته و با گرتهبرداری از آن به جهان مختص خود برسد چه ایماژ باشکوهی ساخته خواهد شد. از این رو صحبتهای تارانتینو در جشنواره کن عطش طرفداران سینما را چند برابر کرده است.