خبرها و رویدادهای سینمایی ایران و جهان

ژانر، شخصیت، میزانسن و مسیری که تعلیق می‌آفریند

فیلم کوتاه «ریش‌سفید» داستان آمبولانسی است که به ماموریتی‌ بیرون از شهر فرستاده شده. این فیلم اولین بار در جشنواره نهال ۱۸ اکران شد و بعد از آن وارد پروسه پخش شده است.

امین عباسی دماوندی با اشاره به روند اکران فیلم کوتاه «ریش‌سفید» در جشنواره‌های داخلی و خارجی پیرامون ساختارهای ژانریک و روایی توضیحاتی داد.

دماوندی در ابتدا گفت: در مورد جشنواره‌های پیش‌رو ما در حال حاضر منتظر جواب از چند جشنواره خارجی هستیم و جشنواره‌های داخلی فیلم کوتاه با توجه به شرایط یک مقدار برنامه‌هایشان تغییر کرده و ما هنوز منتظر فراخوان هستیم تا بتوانیم باز هم در ایران اکران داشته باشیم و با مخاطبان فیلم کوتاه، «ریش‌سفید» را تماشا کنیم.

او درباره ژانر و ارتباط آن با شخصیت‌های فیلم ادامه داد: ایده اولیه فیلم کوتاه «ریش‌سفید» امکاناتی را در اختیار ما قرار داد تا بتوانیم در مسیر بست و گسترش ایده از آن‌ها استفاده کنیم. در ابتدا نقش جاده در این ایده‌ باعث شد که فیلمنامه سیر پیشرفت و تغییر و تحولاتش را در الگوی ژانر جاده‌ای طی کند. چیزی که از ابتدا برای من خیلی مهم بود ساختن یک رابطه بود.

دماوندی در پاسخ به این پرسش که ساختار تعلیق چه نسبتی با میزانسن فیلم برقرار می‌کند، گفت: ساخت ارتباط بین دو انسان بود که اولویت داشت. فضا و عمق بیابان، شب و عمق تاریکی، آمبولانس و نور آمبولانس، همه و همه باعث شد تا اتمسفری خلق بشود که با کنجکاوی و تعلیق همراه است.

وی افزود: البته به خاطر موقعیتی که در ادامه برای کاراکتر‌ها پیش می‌آید و آن‌ها را در شرایطی متفاوت نسبت به یکدیگر قرار می‌دهد، تعلیق در آنچه انتخاب کاراکتر‌هاست و سرنوشت داستان را رقم می‌زند. برای من البته تعلیق اهمیت اصلی را نداشت بلکه مهم، رابطه بین دو کاراکتر بود. رابطه فرد تازه وارد با مربی و ریش‌سفید. این‌ها برای من اولویت داشت. این جنس ارتباط در سیستم‌های مختلف، همیشه برای من جالب بوده و تاثیری که دو فرد از دو قشر مختلف می‌توانند روی همدیگر بگذارند.

کارگردان فیلم کوتاه «ریش‌سفید» در ادامه به ارتباط میان دوربین روی دست و شیمی کاراکترها پرداخت: ما دوربین روی دست را انتخاب کردیم برای اینکه مواجهه‌ای مستند‌گونه‌ برای مخاطب بسازیم.

او ادامه داد: این البته بدان معنا نیست که همیشه باید در  رئالیسم اجتماعی به این فرمول رجوع کنیم. به خاطر روایتی از یک آمبولانس در شبی، در بیابانی، به خاطر جنس داستان و هدف ما از این روایت بود که ما به این گزینه رسیدیم تا بتوانیم مواجهه بی‌واسطه‌تری برای مخاطب بسازیم. فکر می‌کنم همیشه این انتخاب درست نیست. باید داستان را شناخت و لحن و فرم را انتخاب کرد.

امین عباسی پیرامون میزانسن‌های ثابت و حرکتی فیلم تصریح کرد: بخشی از اینکه میزانسن ثابت و میزانسن حرکتی هر کدام چه نقشی را می‌توانند ایفا کنند، به داستان مربوط می‌شود. در نهایت ما باید به زبان سینما روایت‌گری کنیم و این ناممکن است اگر آنچه را داستان نیاز دارد، در نظر نگیریم. در این فیلم هم میزانسن ما در ابتدای داستان در گفتگو و پلان‌های ثابت سپری می‌شود و در ادامه وقتی با تنش روبرو می‌شویم، پلان‌ها و میزانسن پیچیده می‌شود. حال این انتخاب همیشه درست نیست. نمونه‌های بسیاری وجود دارند که تعلیق و کنجکاوی و تنش را میزانسن‌های ثابت تصویر کرده‌اند و موفق بوده‌اند. این را انتخاب کارگردان و آنچه اقتضای داستان است، مشخص می‌کند.