تئاتر ایران بهواسطه حضور کارگردانان شاخصی که هرکدام رویکرد خاصی به روایت و صحنه دارند، به جایگاهی مهم در هنر معاصر رسیده است. شناخت بهترین کارگردانهای تئاتر ایران به مخاطبان کمک میکند مسیر تحول و تنوع سبکها را بهتر درک کنند؛ برای مثال علی رفیعی با طراحی صحنه پیچیده و فضاسازی شاعرانه شناخته میشود، بهرام بیضایی با خوانش اسطورهای و نگاه پژوهشی به تاریخ و فرهنگ، جریانساز بوده، و آتیلا پسیانی با کار گروهی و کشف استعدادهای نو نسل تازهای از بازیگران و کارگردانان را معرفی کرده است. کنار این نامها، بزرگان دیگری مانند حمید سمندریان و داوود رشیدی نیز با نقش آموزشی و اجرایی خود مسیر حرفهای تئاتر ایران را شکل دادهاند و هنوز الهامبخش هنرجویان و مخاطبان هستند.

نام کارگردان | سال تولد | سبک و رویکرد | ویژگیهای شاخص | ۳ اثر مهم | محور اصلی کار |
علی رفیعی | ۱۳۱۹ | تئاتر شاعرانه و بصری | طراحی صحنه عظیم، میزانسنهای دقیق، روایت اجتماعی-تاریخی | خاطرات و کابوسهای… امیرکبیر / شب هزار و یکم / رعنا | زیباییشناسی تصویری، درام اجتماعی |
حمید سمندریان | ۱۳۱۰ | تئاتر آکادمیک و رئالیستی | نظم تمرینی، هدایت بازیگر، وفاداری به متن | ازدواج آقای میسیسیپی / باغ آلبالو / استاد نوروزی | تربیت هنرمند و استانداردسازی تئاتر |
آتیلا پسیانی | ۱۳۳۶ | تئاتر تجربی و بدنمحور | آزاداندیشی، بداههپردازی، تربیت استعدادها | مجلس ضربت زدن / خنکای ختم خاطره / بازی | تجربهگرایی و جریانسازی نسل جدید |
بهرام بیضایی | ۱۳۱۷ | تئاتر اسطورهای و پژوهشمحور | روایت اسطورهای، زبان شاعرانه، سنت ایرانی | آرش / مرگ یزدگرد / چهارصندوق | احیای هویت روایی و تئاتر ملی |
داوود رشیدی | ۱۳۱۲ | تئاتر اجتماعی و میانرشتهای | ترکیب متن اروپایی و نگاه ایرانی، هدایت بازی دقیق | بازرس / آندورا / پول | مدیریت فرهنگی و تئاتر اندیشمندانه |
علی رفیعی
مختصر زندگینامه
علی رفیعی، متولد ۱۳۱۹ در اصفهان، یکی از تأثیرگذارترین چهرههای تئاتر معاصر ایران است. او ابتدا جامعهشناسی خواند و سپس در فرانسه آموزش تئاتر دید. رفیعی پس از بازگشت به ایران، سالها در دانشگاه تدریس کرد و در کنار آن با اجرای نمایشهای چشمگیر و پرجزئیات، نام خود را بهعنوان یکی از ستونهای تئاتر حرفهای کشور تثبیت کرد. او در مسیر کاری خود نسل بزرگی از بازیگران و کارگردانان امروز ایران را تربیت کرده و به دلیل نگاه علمی، دقت وسواسگونه و خلق اجراهایی با استانداردهای جهانی شناخته میشود.
سبک کاری، جوایز و دستاوردها
رفیعی نمایشی را روی صحنه میآورد که هم چشم را جذب میکند و هم ذهن را درگیر میسازد. اجرای دقیق میزانسنها، طراحی صحنههای عظیم ولی حسابشده، استفاده از موسیقی و حرکت، و پرداختن به موضوعات اجتماعی و تاریخی، امضای کاری اوست. آثارش اغلب دارای فضایی شاعرانه، چندلایه و تفسیربرانگیز هستند. او طی سالها جوایز مهمی از جشنواره فجر و دیگر محافل هنری دریافت کرده و بهعنوان یکی از استادان تأثیرگذار آموزش تئاتر در ایران شناخته میشود.
ویژگیهای سبک:
- طراحی صحنههای حجیم با جزئیات دقیق
- روایتهای تاریخی و اجتماعی با لایههای عمیق روانشناسانه
- ریتم سنجیده و تمرکز بر فضا و تصویر
- ترکیب تئاتر با موسیقی و حرکت
- بازیگردانی و هدایت گروهی با استاندارد بالا
آثار معروف
خاطرات و کابوسهای یک جامهدار از زندگی و قتل میرزا تقیخان فراهانی

این نمایش روایتی تاریخی و دراماتیک از زندگی و قتل امیرکبیر ارائه میدهد، اما نه صرفاً بهعنوان یک روایت تاریخی، بلکه با نگاهی روانکاوانه و شاعرانه به قدرت، خیانت و حقیقت. رفیعی با استفاده از میزانسنهای پیچیده، طراحی لباس فاخر و فضاهای چندلایه، مخاطب را به درون ذهن و خاطرات شخصیتها میبرد. روایت سیال، تصاویر نمادین و موسیقی تأثیرگذار، این اثر را به یکی از برجستهترین اجراهای تئاتر معاصر ایران تبدیل کرده است.
شب هزار و یکم

این اثر فضایی فانتزی و اسطورهای دارد و روایت آن در قالبی شبیه افسانههای شرقی شکل میگیرد. تمرکز نمایش بر تجربههای احساسی و روانی شخصیتهاست و رفیعی با نورپردازی خیالگونه، حرکتهای طراحیشده و موسیقی، جهانی شاعرانه خلق میکند که هم چشمنواز و هم تفسیربرانگیز است. این نمایش نمونهای عالی از توانایی او در تلفیق داستانسرایی ایرانی با عناصر تئاتر مدرن اروپایی است.
رعنا

در این نمایش، رفیعی نگاهی انسانی و اجتماعی به زندگی زنان و چالشهای آنها در بستر جامعه سنتی میاندازد. اجرا سرشار از جزییات بصری و فضاسازی دقیق است و قدرت دراماتیک روایت، تماشاگر را بهتدریج در عمق احساسات و سرنوشت شخصیتها فرو میبرد. استفاده از سکوت، نور و حرکت به شکلی کنترلشده، فضای اثر را به شدت احساسی و تأثیرگذار میکند و نشان میدهد که رفیعی نه تنها به فرم، بلکه به روح و روان شخصیتها نیز وفادار است.
حمید سمندریان
مختصر زندگینامه
حمید سمندریان، متولد ۱۳۱۰ در تهران، یکی از پایهگذاران تئاتر مدرن ایران و از برجستهترین استادان بازیگری و کارگردانی بود. او تحصیلات خود را در آلمان در رشته تئاتر و کارگردانی به پایان رساند و پس از بازگشت به ایران، وارد دانشگاه هنرهای زیبا شد و سالها نسلهای برجستهای از بازیگران و کارگردانان تئاتر ایران را تربیت کرد. سمندریان با ترجمه و اجرای آثار نویسندگان بزرگ جهان مانند برتولت برشت، چخوف و ماکس فریش، نقش مهمی در انتقال دانش تئاتر نوین به ایران داشت. او در سال ۱۳۹۱ درگذشت اما میراث آموزشی و تئاتریاش همچنان ادامه دارد.
سبک کاری، جوایز و دستاوردها
سمندریان بیش از هر چیز به عنوان معلم تئاتر شناخته میشود؛ معلمی که اصول علمی بازیگری و کارگردانی را وارد سیستم آموزشی ایران کرد. آثار او معمولاً مبتنی بر تحلیل دقیق متن، تمرکز روی شخصیتپردازی و وفاداری به ساختار نمایشی هستند. سمندریان در کار با بازیگران دقیق و سختگیر بود و باور داشت تئاتر بر پایه نظم، مطالعه و تمرین مداوم ساخته میشود. بسیاری از چهرههای امروز سینما و تئاتر ایران که به دقت و ظرافت در بازیگری شهرت دارند، شاگردان مستقیم یا غیرمستقیم او هستند.
ویژگیهای سبک:
- وفاداری به متن و ساختار کلاسیک نمایش
- توجه ویژه به بازیگری و هدایت بازیگران
- زبان اجرایی ساده اما عمیق
- تمرکز بر تعلیق و روانشناسی شخصیتها
- اجرای منظم و دقیق بر پایه تمرین طولانیمدت
آثار معروف
ازدواج آقای میسیسیپی

اقتباسی از اثر فریدریش دورنمات که در آن سمندریان با نگاهی طنزآمیز و انتقادی به قدرت، اخلاق و عدالت میپردازد. نمایش با بازیهای دقیق و ریتم حسابشده، نقدی تند بر تعصبات و فساد اجتماعی ارائه میدهد. شیوه بازیگردانی او در این اثر، تماشاگر را همزمان با خنده و تأمل روبهرو میکند و ترکیبی هنرمندانه از درام و طنز تلخ را به نمایش میگذارد.
باغ آلبالو

اجرای نمادین و تأثیرگذار از شاهکار آنتون چخوف، که در آن سمندریان با نگاهی انسانی و احساسی، گذر زمان، فروپاشی طبقه اشراف و تنهایی انسان را برجسته میکند. انتخاب بازیگران دقیق، فضاسازی آرام اما عمیق و تأکید بر رابطههای انسانی، این اجرا را به نمونهای درخشان از تفسیر ایرانی بر تئاتر کلاسیک روسی تبدیل کرد.
استاد نوروزی
این نمایش، که از مهمترین تولیدات دهههای اخیر تئاتر ایران محسوب میشود، بازتابی از دغدغههای انسانی و اخلاقی است. سمندریان با بهرهگیری از طنز ریز و موقعیتهای انسانی، تضادهای اخلاقی و اجتماعی را بررسی میکند. این اثر نمونهای از توانایی او در ترکیب سادگی ظاهری قصه با پیچیدگیهای عمیق شخصیتی و درونی است و نشان میدهد که او چگونه از داستانهای کوچک، مفاهیم بزرگ میسازد.
آتیلا پسیانی
مختصر زندگینامه
آتیلا پسیانی، متولد ۱۳۳۶ در تهران، از مهمترین کارگردانان و بازیگران تئاتر معاصر ایران است. او فرزند زندهیاد جمیله شیخی و از چهرههای اثرگذار در تربیت نسلهای جدید تئاتر است. پسیانی فعالیت حرفهای خود را از دهه ۶۰ آغاز کرد و با تأسیس و هدایت گروه تئاتر «بازی» به یکی از جریانسازان صحنه تبدیل شد. او در کنار کارگردانی و بازیگری، سالها مدرس تئاتر بوده و با نگاه تجربی و آزاد، فضا را برای ظهور استعدادهای تازه باز کرده است. پسیانی از جمله هنرمندانی است که مرزهای سنتی اجرا را جابهجا کرده و روحی تازه به تئاتر تجربی ایران بخشیده است.
سبک کاری، جوایز و دستاوردها
پسیانی به تئاتر بهعنوان میدان تجربه، خطرپذیری و کشف مینگرد. او با بهرهگیری از فرمهای مدرن، بدنمحوری، روایتهای آزاد و بداههپردازی کنترلشده، آثاری میسازد که مخاطب را در تجربهای زنده و غیرکلیشهای غوطهور میکند. او علاقهمند به کشف و معرفی چهرههای جدید بوده و بسیاری از بازیگران مطرح امروز بخشی از مسیر حرفهای خود را در کنار او آغاز کردهاند. نمایشهای پسیانی در جشنوارههای مختلف داخلی تقدیر شده و او از تأثیرگذارترین چهرههای تئاتر تجربی کشور به شمار میرود.
ویژگیهای سبک:
- تئاتر تجربی و بدنمحور
- بازیسازی و کشف استعدادهای تازه
- فضاسازی پویا و مدرن
- روایت غیرخطی و گاه آوانگارد
- آزادی خلاق در طراحی اجرا و میزانسن
آثار معروف
مجلس ضربت زدن

این نمایش اقتباسی آزاد و مدرن از واقعه تاریخی ضربت خوردن امام علی(ع) در مسجد کوفه است؛ اما پسیانی آن را در قالبی فرمال و تجربی بازآفرینی کرده. در این اثر، روایت تاریخی بهانهای برای پرداختن به مفهوم قدرت، خیانت و سرنوشت است و با استفاده از بدن، حرکت و فضاهای نمادین، تماشاگر در فضایی پرتنش و شاعرانه قرار میگیرد. استفاده از نورهای تند و فضاسازی مینیمال، ضرباهنگی حسی و متفاوت ایجاد میکند.
خنکای ختم خاطره

اثری با ساختار غیرخطی، پر از تصاویر احساسی و نمادین، که به موضوع مرگ، فقدان و تنهایی میپردازد. پسیانی در این نمایش از صدا، حرکت و میزانسنهای تکهتکه استفاده میکند تا جهان ذهنی شخصیتها را نشان دهد. این اجرا نمونهای از مهارت او در ساختن فضایی عمیق، احساسی و چندلایه بدون اتکا به روایت خطی و دیالوگهای کلاسیک است.
بازی

این نمایش بهنوعی بیاننامه کارگردانی پسیانی است؛ ترکیبی از بدن، موسیقی، حرکت و میزانسنهایی که مدام تغییر میکنند. «بازی» نه تنها نام گروه او بلکه رویکرد فکری او را توضیح میدهد: مشارکت، کشف، تمرین دائمی و آزادی خلاق. اثر، مخاطب را به تجربهای مشترک میان بازیگر و تماشاگر دعوت میکند و بار دیگر نگاه مدرن پسیانی به تئاتر را نمایان میسازد.
بهرام بیضایی
مختصر زندگینامه
بهرام بیضایی، متولد ۱۳۱۷ در تهران، نمایشنامهنویس، پژوهشگر، فیلمساز و از برجستهترین کارگردانان تئاتر ایران است. او از کودکی به تاریخ، اسطوره و ادبیات علاقهمند بود و همین زمینه او را به مطالعه عمیق درباره نمایشهای ایرانی و شرقی کشاند. بیضایی با نگاهی پژوهشمحور، نمایشنامههایی نوشت و اجرا کرد که ساختار روایی متفاوت، هویت فرهنگی و ریشه در اسطورههای ایرانی داشتند. او در طول فعالیت خود در دانشگاه و صحنه، نسل مهمی از هنرمندان تئاتر و سینما را تربیت کرد و پس از سالها فعالیت در ایران، از دهه ۱۳۹۰ فعالیت خود را در خارج از کشور ادامه داد.
سبک کاری، جوایز و دستاوردها
بیضایی را میتوان یکی از متفکرترین و هویتسازترین هنرمندان تئاتر ایران دانست. آثار او بر اساس مطالعات تاریخی، زبان شاعرانه و فرم بومی تئاتری شکل میگیرند. در اجرای نمایشهایش از ترکیب سنتهای نمایشی ایرانی، روایتهای اسطورهای، حرکتپردازی دقیق و ساختارهای بصری منحصربهفرد استفاده میکند. او جوایز متعدد از جشنوارههای داخلی گرفته و در مجامع علمی و هنری بینالمللی نیز مورد تقدیر قرار گرفته است. بیضایی نهتنها کارگردان، بلکه معمار فکری بخش مهمی از تئاتر مدرن و هویتمند ایرانی محسوب میشود.
ویژگیهای سبک:
- استفاده از اسطورهها و روایتهای ایرانی
- زبان شاعرانه و لحن حماسی
- ساختار نمایشی ترکیبی از سنت و مدرنیته
- طراحی حرکات و میزانسنهای نمادین
- تأکید بر هویت ایرانی و نقد اجتماعی
- پژوهش و مستندسازی در کنار اجرا
آثار معروف
آرش

نمایشی حماسی که داستان آرش کمانگیر را با بازخوانی جدیدی از اسطوره و مفهوم فداکاری روایت میکند. بیضایی با زبان شاعرانه و فرم آیینی، مرز میان نمایش و مراسم فرهنگی را از میان میبرد و اجرا را به تجربهای جمعی و هویتی تبدیل میکند. «آرش» نه فقط یک نمایش، بلکه بیانیهای درباره وطن، قهرمانی و مسئولیت فردی در لحظههای سرنوشتساز است.
مرگ یزدگرد

این نمایش با محوریت قتل مرموز یزدگرد سوم شکل میگیرد و روایتهای مختلف از یک واقعه تاریخی را در برابر هم قرار میدهد. اثر با زبان تاریخی-شاعرانه، صحنههای آیینی و میزانسنهای دقیق، پرسشی اساسی درباره حقیقت، قدرت و روایت مطرح میکند: چه کسی حقیقت را میسازد؟ این نمایش نقطه عطفی در تئاتر فکری ایران است و ساختار نمایشی آن همچنان مورد مطالعه قرار میگیرد.
چهارصندوق

اثر نمادینی که در آن چهار شخصیت درون صندوقهایی نمادین، نماینده گروههای فکری و اجتماعی مختلف هستند و درباره سرنوشت جامعه گفتوگو و جدال میکنند. بیضایی با سادگی ظاهری صحنه و زبان تمثیلی، ساختاری سیاسی و فلسفی میسازد و نقدی تند بر ساختارهای قدرت، اسارت فکری و فقدان اراده جمعی ارائه میدهد. این نمایش نمونه درخشانی از توانایی او در تبدیل نمادها به روایت زنده و تکاندهنده است.
داوود رشیدی
مختصر زندگینامه
داوود رشیدی، متولد ۱۳۱۲ در تهران، از مهمترین کارگردانان، بازیگران و مدیران فرهنگی تئاتر ایران بود. او تحصیلات خود را در رشته علوم سیاسی و کارگردانی تئاتر در سوئیس گذراند و پس از بازگشت به ایران، نقش مهمی در حرفهایسازی اجراهای صحنهای داشت. رشیدی با بنیانگذاری گروه تئاتر «پیاده» و بعدها با همکاری با هنرمندان بزرگی چون سمندریان، نصیریان و انتظامی، فضای تئاتر مدرن ایران را توسعه داد. او علاوه بر کارگردانی، سالها مدیریت تئاتر شهر را برعهده داشت و سهمی مهم در سیاستگذاری و ایجاد ساختارهای اجرایی برای تولیدات حرفهای تئاتر داشت. رشیدی در سال ۱۳۹۵ درگذشت اما میراث هنری و مدیریتیاش همچنان ادامه دارد.
سبک کاری، جوایز و دستاوردها
رشیدی پلی میان تئاتر کلاسیک اروپایی و ساختارهای ایرانی بود. او با شناخت دقیق از نمایشنامههای جهان و تاریخ اجتماعی ایران، روایتی بینالفرهنگی ارائه میداد. آثارش همزمان هم فرمگرا و هم محتوامحور بودند و او به ترکیب بازیگری دقیق، دکور سنتی-مدرن و مفاهیم اجتماعی علاقه داشت. رشیدی در فستیوالهای مهم داخلی تقدیر شد و بهعنوان مدیری تأثیرگذار، نقش بنیادین در سازماندهی و رشد تئاتر رسمی و نهادی ایران ایفا کرد.
ویژگیهای سبک:
- ترکیب نمایشنامههای کلاسیک با نگاه اجتماعی ایرانی
- توجه به نظم اجرایی، میزانسن دقیق و طراحی صحنه هدفمند
- هدایت بازیگران با تأکید بر طبیعیگرایی و بیان شفاف
- علاقه به اجراهای گروهی و ساختار منظم تمرین
- نقش پررنگ در شکلدهی نهادهای تئاتر مدرن ایران
آثار معروف
بازرس

اقتباسی از اثر نیکلای گوگول که رشیدی آن را با زبانی طنز و موقعیتسازی اجتماعی در ایران اجرا کرد. روایت درباره فساد اداری و هیاهویی است که پس از ورود یک فرد ناشناس به شهری کوچک بهوجود میآید. رشیدی با هدایت دقیق بازیها و ریتم طنز اجتماعی، نمایشی خلق کرد که هم سرگرمکننده بود و هم نقدی جدی بر ساختارهای قدرت و ریاکاری اداری داشت و سالها بهعنوان یکی از نسخههای شاخص اجرای این متن در ایران شناخته میشود.
آندورا
اجرایی از متن ماکس فریش که در آن رشیدی مفاهیم هویت، تبعیض و جامعهستیزی را محور قرار داد. نمایش به بررسی سرنوشت پسری میپردازد که جامعه او را «دیگری» میپندارد و این نگاه جمعی، سرنوشت او را تعیین میکند. با طراحی صحنه سرد و مینیمال، بازیهای کنترلشده و فضاسازی فکری، رشیدی تجربهای انسانی و تلخ از تاثیر پیشداوری جمعی بر فرد ارائه میدهد.

پول
نمایشی با محوریت حرص، فریب و دگرگونی اخلاقی انسان در مواجهه با ثروت و جاهطلبی. رشیدی در این اثر فضای ذهنی و اخلاقی شخصیتها را برجسته میکند و نشان میدهد چگونه جامعه و نیازهای شخصی میتوانند انسان را به معامله با وجدان خود بکشند. ساختار اجرایی حسابشده و بازیهای دقیق، این اثر را به یکی از اجراهای مهم دهههای اولیه فعالیت او تبدیل کرد.
جمعبندی
تئاتر ایران مسیر پرفرازونشیبی را طی کرده و بخش زیادی از اعتبار امروز خود را مدیون کارگردانانی است که با نگاه علمی، تجربهمحور و ریشهدار، این هنر را از قالب نمایشهای ساده به اجرای آثار پیچیده، مدرن و اندیشهمحور رساندهاند. از نگاه شاعرانه و بصری علی رفیعی تا رویکرد پژوهشی و اسطورهکاوانه بهرام بیضایی، و از تئاتر تجربی و بازیمحور آتیلا پسیانی تا نظم آکادمیک و تربیت نسلهای جدید بهدست حمید سمندریان، هرکدام بخش مهمی از هویت تئاتر معاصر ایران را شکل دادهاند. این نامها تنها افراد مشهور نیستند؛ ستونهایی هستند که پایگاه تئاتر حرفهای را ساختند و نسلهای تازهای از هنرمندان را هدایت کردند. علاقهمندان امروز با مطالعه مسیر این بزرگان و تماشای آثارشان، میتوانند درک عمیقتری از زبان صحنه بهدست آورند و اگر قصد ورود جدی به این هنر را دارند، این کارگردانان بهترین نقطه شروع برای شناخت تکنیک، نگاه و فلسفه تئاتر ایرانی هستند.
سوالات متداول
مهمترین ویژگی کارگردانان برجسته تئاتر ایران چیست؟
کارگردانان شاخص تئاتر ایران معمولاً چند ویژگی مشترک دارند: تسلط بر تاریخ و ادبیات نمایشی، شناخت دقیق از بازیگری، و توانایی خلق تصویر و میزانسنهای معنادار روی صحنه. آنها تنها روایتگر نیستند؛ بلکه با ترکیب پژوهش، تخیل و تمرین مداوم، جهان نمایشی مستقلی میسازند که در آن فرم، نور، صدا و حرکت معنا پیدا میکنند. این کارگردانان در کنار تکنیک، صاحب نگاه و فلسفه هنری هستند و همین عامل سبب ماندگاری آثارشان شده است.
کدام کارگردان نقش بیشتری در آموزش نسل جدید داشته؟
حمید سمندریان بهعنوان یکی از پایهگذاران آموزش مدرن تئاتر ایران، نقش بسیار پررنگی داشته است. او نهتنها متن و تکنیک را آموزش میداد، بلکه روش تفکر، تحلیل متن و نگاه اخلاقی و حرفهای به تمرین و اجرا را منتقل میکرد. بسیاری از بازیگران و کارگردانان مطرح امروز از شیوه او الهام گرفتهاند و این باعث شده میراث آموزشیاش همچنان در تئاتر ایران زنده بماند.
کدام کارگردان در تئاتر تجربی ایران تأثیرگذارتر بوده؟
آتیلا پسیانی یکی از مهمترین چهرههای تئاتر تجربی ایران است. او با شکستن قواعد کلاسیک، اتکا بر بدن بازیگر، بداههپردازی و کشف زبانهای تازه اجرا، مخاطب را به تجربهای زنده و متفاوت دعوت کرد. بخش مهمی از موفقیت او حضور در اجرا بهعنوان هدایتگر تمرین و خالق لحظههای زنده روی صحنه است؛ ویژگیای که باعث شده تئاتر تجربی ایران هویتی فردی و معاصر پیدا کند.
آثار این کارگردانان را از کجا باید شناخت؟
کتابها، ویدئوهای آرشیوی، گفتوگوها و مقالات پژوهشی بهترین مسیر شناخت هستند. بسیاری از نمایشها در دانشگاهها و گروههای مستقل دوباره اجرا میشوند و میتوان آنها را مقایسه و تحلیل کرد. آثار شاگردان این کارگردانان نیز ارزش دیدن دارد، چون ادامه مسیر فکری و تکنیکی آنهاست. اگر هدف یادگیری عمیق است، تماشای پشتصحنهها، خواندن نمایشنامهها و مطالعه تحلیلها کنار دیدن اجرا، تصویر کاملتری ارائه میدهد.