خبرها و رویدادهای سینمایی ایران و جهان

فیلم «نامه‌ای از زن ناشناس»؛ خداحافظی طولانی!

فیلم «نامه‌ای از زن ناشناس» محصول سال ۱۹۴۸ به کارگردانی ماکس‌ افولس یکی از بهترین فیلم‌های عاشقانه در تاریخ سینما است. این فیلم قصه زنی است که تمام حرف‌های ناگفته‌اش را در قالب یک نامه به معشوقه‌اش می‌زند.

فیلم «نامه‌ای از زن ناشناس» محصول سال ۱۹۴۸ به کارگردانی ماکس‌ افولس یکی از بهترین فیلم‌های عاشقانه در تاریخ سینما است. این فیلم قصه زنی است که تمام حرف‌های ناگفته‌اش را در قالب یک نامه به معشوقه‌اش می‌زند.

در فیلم «نامه‌ای از زن ناشناس» با ایده آشنا و همیشگیِ عشق نافرجام مواجهه هستیم. ایده‌ای که در هر ساحتی‌ از هنر و ادبیات قابل رویت است. هنوز که هنوز است، از ناکامی‌های عاطفی سخنانی گفته و آثاری خلق می‌شوند. مخاطبانی هم هستند که گوش‌های خود را در برابر چنین سخنانی تیز و چشم‌های خود را برای تماشای چنین آثاری باز می‌کنند. از این رو رقابت برای هنرمندان سخت می‌شود. حال میان این حجم از اثر هنری که با یک درون‌مایه خلق شده‌اند، چه کسانی قادرند مسئله جدایی، خداحافظی و سترون‌های رمانتیک را به بهترین شکل ممکن آشکار کنند؟! پاسخ به این پرسش در فرمت این یادداشت نمی‌گنجد، اما قطعا آثاری که قوه ادراکی و حسی مخاطب را به کار می‌اندازند، می‌توانند از سایر آثار خود را متمایز کنند.

فیلم «نامه‌ای از زن ناشناس» با توجه به لحظات رمانتیک و تراژیکی که برای بیننده رقم می‌زند و می‌تواند او را در مسیری از جنس هم‌دلی، همراهی و همذات‌پنداری قرار دهد.

در کنار لحظات گفته‌شده عنصر دیگری در این فیلم حائز اهمیت است. عنصری که نقش دانای کل را بازی کرده و همراه با پیش‌برد داستان، در اثرگذاری بر مخاطب نقش دارد. آن عنصر گفتار متن و یا «راوی» است. صدای زنی ناشناس که دارد قصه‌ عشق ویران‌گر خود را ابتدا برای معشوقه‌اش و سپس برای مخاطب روایت می‌کند. این ویژگی ملودرام‌گونه در فیلم احساسات شخصیت‌‌ها را بیان کرده و در مقابل به احساسات بیننده هجوم می‌آورد.

در نهایت تماشای فیلم «نامه‌ای از زن ناشناس» در این روزها تجربه‌ای فراموش ناشدنی خواهد بود. تجربه‌ای که تا مدت‌ها ردپای آن در احساسات مخاطب می‌ماند.