اولین اکران دانشگاهی فیلم سینمایی «ضد»، محصول سازمان سینمایی سوره که از چهارشنبه 15 آذرماه در سینماهای سراسر کشور اکران میشود، با حضور امیرعباس ربیعی کارگردان، جواد موگویی مشاور تاریخی فیلمنامه و محمدرضا شفیعی تهیهکننده در دانشگاه امیرکبیر برگزار شد.
پس از نمایش فیلم، در نشست نقدوبررسی ابتدا امیرعباس ربیعی کارگردان اثر با اشاره به اینکه فیلم سینمایی «ضد» برای اولین بار در چهلمین جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد اما اکران عمومی آن بنا به شرایط سیاسی سال 1401، دو سال طول کشید و ترجیح ما این بود که فیلم در فضای آرام اکران شود، مطرح کرد: البته تابستان امسال هم تلاش کردیم که در هفتم تیرماه، به مناسبت شهادت شهید بهشتی، «ضد» را اکران کنیم؛ اما چون مخاطب فیلم قشر فرهیخته جامعه است، ما میخواستیم در ایامی که دانشگاهها برقرار هستند، این اثر به نمایش عمومی درآید تا قشر دانشجو در حین اکران مواجهه نزدیک با آن داشته باشند.
عدهای سهوا یا عمدا تلاش دارند مساله نفوذ را جدی نگیرند
وی درباره ایده اصلی داستان، اظهار کرد: موضوع مورد علاقه من، تاریخ معاصر و حتی فیلم اولم یعنی «لباس شخصی» که توقیف شده و مجوز اکران ندارد؛ مربوط به سالهای اول پیروزی انقلاب اسلامی است. علاوه بر آن فیلمهای کوتاهی با موضوعات سیاسی کشور و منطقه، ساختهام که این مساله نشان میدهد تاریخ معاصر، دغدغه شخصیام است.
کارگردان «ضد» ادامه داد: در تاریخ، ما با مساله نفوذ درگیر هستیم و عدهای سهوا یا عمدا در تلاش هستند آن را جدی تلقی نکنند. به عنوان فیلمساز این دغدغه از «لباس شخصی» برایم شروع و با «ضد» ادامهدار شد. امیدوارم که «لباس شخصی» هم اکران و مساله نفوذ برای مردم و مسئولان جدی و مهم تلقی شود.
ربیعی با اشاره به اینکه یکی از شخصیتهای فیلم «ضد»، محمدرضا کلاهی از اعضای سازمان مجاهدین خلق است که آیت الله بهشتی و ۷۲ نفر از همراهان ایشان را ترور کرد، تصریح کرد: مساله این بود که آیا در حزب جمهوری فقط کلاهی مسبب انفجار بوده است؟ چرا که شخصیت مهمی تلقی نمیشد و از نیروهای تدارکات بود. حتی جذب او در حزب فرآیند سادهای داشت.
وی ادامه داد: پس از پژوهش متوجه شدیم که مقوله نفوذ یا جاسوس بسیار سخت اثبات میشود. کشف و به یقین رسیدن نفوذی بودن یک شخص، بسیار سخت است ولو اینکه اعتراف کند، چراکه میتواند با اعتراف بیشتر ما را گمراه کند. بحثی که مورد پژوهش قرار گرفت این بود که آیا در ترور شهید بهشتی، عاملان دیگری غیر از محمدرضا کلاهی وجود داشتند یا خیر؟! چیزی که احتمالش وجود داشت اما هیچوقت اثبات نشد.
کارگردان «ضد» درباره کاراکتر «سعید» در این فیلم اظهار کرد: کاراکتر «سعید» نمادی از مسعود رجوی است. رجوی، حب قدرت و جاهطلبی دارد و به همین دلیل سازمان و همه را قربانی شهوت و تعصب خود میکند. مثل یک مریضی که هیچچیزی برایش مهم نیست. «سعید» در ظاهر از خود بیماری و ضعف نشان میدهد. همچنین علت مخالفت با ترور شهید بهشتی را، ضرر سازمان میداند، اما در واقع میداند که مرگ شهید بهشتی باعث مرگ و تمام شدن خودش میشود. او با شهوت رسیدن به جایگاه و ارتقا، همسر و حتی سازمان خود را بازی میدهد و در سازمان هم بقا مییابد.
ربیعی افزود: «ضد» به مخاطب میگوید نفوذی آنچه که میبینید، نیست. نفوذی که بر اساس نگاه ایدئولوژیک شکل میگیرد، اسمش نفاق است. کاراکتر «سعید» شاید خود را روانپریش نشان دهد اما در واقعیت این نیست. او در روز مرگ شهید بهشتی گریه میکند اما در واقعیت همین را هم بازی میکند. «سعید» خود را بیشتر از همه چیز دوست دارد و بیشتر از تعهد به سازمان، اسیر شهوت بقا است.
مجاهدین خلق بر اساس شهوتِ قدرت شکل گرفته است
وی درباره ظاهر متفکر و ایدئولوژیک مجاهدین خلق، عنوان کرد: سازمان مجاهدین خلق در تلاش است که خود را سازمانی اهل فکر معرفی کند؛ در حقیقت مسعود رجوی در تمام دنیا تلاش میکند خود را به عنوان عضو غیر نظامی، تبلیغاتچی و درگیر نشر در سالهای اول تاسیس سازمان به مردم بشناساند، در حالی که اینگونه نیست. در سالهای ابتدایی که مجاهدین خلق تاسیس شد، مسعود رجوی جزو نفرات اول و اصلی سازمان، با گرایش افراطی و متمایل به مبارزه مسلحانه بود و سوال جدیای که وجود دارد این است که چرا بعدها که تمام افراد اصلی سازمان، دستگیر و اعدام شدند، او توسط رژیم پهلوی اعدام نشد!
کارگردان «ضد» ادامه داد: مسعود رجوی در زندان مهره ساواک شد و ساواک در روزنامه همان زمان، رابطه رجوی با خود را تایید کرد. تمام اعضای مجاهدین خلق در زندان، به عنوان خائن به اون نگاه میکردند اما مساله این است، او که در بین مجاهدین خلق بایکوت شده، چگونه میتواند رییس سازمان شود. پس اینکه او و سازمان را اهل فکر و گفتگو تلقی کنیم، غلط است. مجاهدین خلق هرگز در مناظرات شهید بهشتی و انتخابات شرکت نمیکردند و همه چیز بر اساس شهوتِ قدرت، انحراف و شستوشوی مغزی شکل گرفته است.
وی یادآور شد: اگر مجاهدین خلق اهل فکر بودند، آزادی در اعضای آنها رویت میشد. در سالهای اول پیروزی انقلاب اسلامی و اساسا در همان بهمن ۵۷، بسیاری از نیروهای انقلابی درگیر چیدمان ساختار انقلاب اسلامی بودند، در حالی سازمان مجاهدین خلق در ماههای اول انقلاب درگیر دزدی سلاح از پادگانهاست. آنها همچنین درگیر جمعآوری اسناد میشوند. به عنوان مثال سعادتی در بحبوحه انقلاب، پرونده تیمسار مقربی را که نفوذی شوروی بود و توسط شاه هم اعدام شد، برمیدارد. اینکار او میتواند دو دلیل داشته باشد، او خودش جاسوس روسها بود و میخواست پرونده را به دست آنها برساند. دلیل دوم میتواند این باشد که رجوی اینکار را برای روسها انجام میدهد، تا بتواند از آنها امکانات جاسوسی و شنود بگیرد.
ربیعی در ادامه مطرح کرد: برخی معتقدند سازمان مجاهدین خلق برای کنار گذاشتن همه رقبای مسعود رجوی، حتی خانه تیمی موسی خیابانی را به سیستم امنیتی جمهوری اسلامی لو میدهد. علت پا برجا ماندن این تشکیلات، پیچیدگی آن است و هیچ تشکیلاتی نداریم که انقدر بدون شکاف باقی مانده باشد. در اول انقلاب که بدنه اصلی مجاهدین خلق از زندان آزاد میشوند، تعداد محدودی بودند اما در سال ۱۳۶۰ ما شاهد تظاهرات بیش از صد هزار نفری میلیشیای مجاهدین خلق در خیابان طالقانی هستیم. سازمان مجاهدین خلق با پوسته تحلیل، تفکر و مباحث نظری به دانشآموزان نزدیک شد، با جذابیتهای مبارزاتی و تسلیحاتی نیرو جذب کرد و سپس آنها را در حصر فکری قرار داد و حتی اجازه پرسش و پاسخ و تحلیل به اعضایش نمیداد.
وی تصریح کرد: بسیاری از نیروهایی که اوایل انقلاب جذب سازمان مجاهدین خلق شدند، حزباللهی بودند و این سازمان توانست آنها را با شعار حمایت از امام و تثبیت انقلاب جذب کند. البته در نهایت انسانهای سطح پایین جامعه چه به لحاظ اجتماعی و چه فکری، در سازمان ماندند. سازمان حتی سربازان فراری جنگ را هم گروگان میگرفت.
آدمها در گروههای تروریستی تنها یک ابزار هستند
در ادامه این نشست، جواد موگویی مشاور تاریخی فیلم «ضد» درباره امیرعباس ربیعی کارگردان اثر، عنوان کرد: ایشان اهل کتاب است و همچنین پژوهش مفصلی در فیلم داشت. برای همین جلسات ما خیلی پژوهشی نبود و بیشتر حرفهای ما راهبردی بود.
وی با اشاره به اینکه مهمترین اشکال فیلمنامه اولیه «ضد» این بود که نفوذ را به اتمام میرساند، گفت: من، امیرعباس ربیعی و حسین ترابنژاد نویسنده اثر، اتمسفر را تغییر دادیم چراکه سازمان مجاهدین خلق مهمترین سازمان در ۵۰ سال اخیر و به لحاظ کیفی و کمی بیشترین ضربات را به جمهوری اسلامی زده است و همچنین بخش مهمی از تاریخ کشور محسوب میشود. اگر آن سازمان نبود شاید مسیر جمهوری اسلامی عوض میشد، چراکه او نیروهای بزرگی از جمهوری اسلامی را از بین برد.
مشاور تاریخی سینمایی «ضد» تاکید کرد: سینما و تلویزیون دهه ۷۰، مجاهدین را مرده تلقی میکرد اما سازمان در دهه ۸۰ افکار عمومی خود را بازسازی کرد و این روند را تا به امروز ادامه داد. سختی کار تاریخ انقلاب در فضای سینمایی این است که اتفاقات، کاراکتر و احزاب برای بیننده معرفی نشده و این سبب دوگانهای میشود که آیا بیننده مجاهدین را میشناسد یا نه؟ به عنوان مثال، چالش من و کارگردان اثر توضیح درباره اطلاعات اولیه بود. به عنوان مثال فیلم «سرهنگ ثریا» که پیشنهاد میکنم آن را ببینید به مخاطب اطلاعاتی نمیدهد؛ اینکه مجاهدین خلق چه کسانی هستند و چرا جوانان در پادگان اشرف حضور دارند؟
موگویی در پاسخ به این پرسش که چرا در «ضد» نشان داده میشود که سازمان مجاهدین خلق به «سعید» اعتماد دوباره کرد، مطرح کرد : نفوذ یک نفر در سطح شورای امنیت ملی کار زمانبری است و در واقع مجاهدین خلق راه و گزینهای جز اعتماد دوباره ندارد. حزب به شکلی نیست که هر کسی بتواند وارد آن شود و رشد کند. ناگفته نماند در گروههای تروریستی آدمها ابزارند و خیلی باارزش نیستند. در سیستمهای اطلاعاتی ارزش افراد بالاتر است و نباید سوخت شوند چراکه در این حالت افراد داخل سیستم به صدر سیستم اعتماد ندارند.
وی درباره وضعیت فعلی مجاهدین خلق در جمهوری اسلامی، اظهار کرد: سازمان مجاهدین خلق در دهه ۷۰ به بازسازی خود پرداخت و با انجام یک سری فعالیتهای حقوقبشری خود را از قربانیان جمهوری اسلامی نشان داد. سازمان در دهه ۸۰ کار تروریستی انجام نداد و به کسبوکار اطلاعاتی مشغول بود؛ به طوری که سال ۱۳۸۲ اعلام کرد که جمهوری اسلامی در نطنز انرژی هستهای دارد. در دهه ۹۰ سازمان به عنوان گروهی که با همه سازمانها از جمله موصاد و سیایای کار میکند، شناخته شد. مجاهدین خلق حتی در جنگ سوریه هم نفوذ دارد.
مشاور تاریخی فیلم «ضد» عنوان کرد: سازمان مجاهدین خلق در حال حاضر، قابلیت جذب در ایران را ندارد. تعداد بسیار محدودی هم که جذب سازمان میشوند، بر اساس پیشینه خانوادگیشان است. از سوی دیگر سازمان مجاهدین خلق در تحول سیاسی ایران بسیار موثر است و خود را به عنوان سازمانی که به آنها ظلم شده، جا انداختهاند.
وی ادامه داد: سازمان مجاهدین خلق در بحث امنیتی هم میتواند در شرایط جمهوری اسلامی تاثیرگذار باشد و به نظر من همچنان در بدنه نظام وجود دارد. سازمان با یک یا دو ترور خودش را به بنبست نمیرساند. به عنوان مثال مسعود کشمیری از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران که از وی به عنوان عامل نفوذی و اصلی انفجار در دفتر نخستوزیری جمهوری اسلامی ایران در ۸ شهریور ۱۳۶۰ نام برده شده است، بهطور همزمان جانشین دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بود. سازمان در جمهوری اسلامی و به ویژه در فروش اطلاعات حضور و نفوذ دارد.
موگویی درباره زاویه نگاه و قرائت رسمی فیلم، بیان کرد: من در مستند «پرونده ناتمام»، قرائت رسمی ماجرای هشتم شهریور را بیان کردم. اما درباره حادثه هفتم تیرماه و شهادت شهید بهشتی قرائت رسمی و غیررسمی وجود ندارد. در واقع ما در فیلم «ضد»، قرائت غیررسمی ۸ شهریور را وارد کردیم.
«ضد»؛ نگاهی به حادثه هفتم تیر از زاویه دید سازمان مجاهدین خلق
در ادامه این نشست محمدرضا شفیعی، تهیهکننده «ضد»، درباره ایده اصلی داستان، عنوان کرد: رهبر انقلاب چند سال قبل در دیدار با روسای قوه قضائیه گفتند چرا درباره حادثه هفتم تیرماه، که در قرن اخیر ما بینظیر و قریب ۱۰۰ نفر مسئولان را از بین برده است، کسی حرفی نمیزند و کار موثر از آن ساخته نمیشود. تصمیم ساخت «ضد» برای ما از همین صحبت آقای خامنهای شکل گرفت.
وی ادامه داد: ما چند طرح برای ساخت این فیلم در نظر داشتیم. طرح اول ساخت فیلمی با موضوع شهید بهشتی بود که از ابتدای مسیر او تا روز هفتم تیر را به تصویر میکشید اما به این نتیجه رسیدیم که قالب سینمایی ۹۰ تا ۱۲۰ دقیقهای، آنطور که باید نمیتواند به شخصیت شهیدبهشتی بپردازد. طرح دوم فقط روز آخر زندگی شهید بهشتی، یعنی از صبح حادثه تا شب بود. جالب است بدانید روز ششم تیرماه، شهید بهشتی قصد دیدن رهبر انقلاب را داشتند اما نتوانستند ایشان را ملاقات کنند.
تهیهکننده «ضد» تصریح کرد: همچنین ایشان در صبح هفتم تیرماه قبل از بیرون آمدن از خانه، با عکاس هماهنگ میشوند و با خانوادهشان عکس دسته جمعی یادگاری میگیرند؛ این عکس اکنون در موسسه شهید بهشتی است. ما قصد داشتیم فیلم را از صبح هفتم تیر تا لحظه ترور شهید بهشتی پیش ببریم. اما در میان پژوهشهایمان، با پرونده محمدرضا کلاهی مواجه شدیم. در نهایت تصمیم گرفتیم این فیلم را از نگاه سازمان تروریستی تعریف کنیم. در «ضد» یک روایت معکوس داریم؛ اینکه چه چیزی مجاهدین خلق را آزار داد که دست به چنین خبطی زدند؟ این سازمان منحوس، همچنان مسئولیت شهادت شهید بهشتی را برعهده نمیگیرد تا به تروریستی بودن سازمانشان نزدیک نشود.
شفیعی در پایان درباره واقعی بودن کاراکترهای فیلم خاطرنشان کرد: فیلم داستانی را نمیتوان به شکل مستند روایت کرد، چرا که فضای قصهگویی متفاوت است. ما برای فیلمسازی وارد حوزه پژوهش میشویم و از آن برداشت شخصی میکنیم. کاراکتر «سعید» میتواند ترکیبی از چند پرونده باشد. دست ما در فیلم باز است چون کاراکتر واقعی نداریم. در این فیلم فقط شهید بهشتی و محمدرضا کلاهی واقعی هستند اما بقیه کاراکترها قرائت جدیدی از دید نویسنده است.
فیلم سینمایی «ضد»، محصول سازمان سینمایی سوره، به نویسندگی حسین ترابنژاد، کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی که پخش آن با موسسه بهمن سبز است، از چهارشنبه 15 آذرماه به سرگروهی پردیس سینمایی ملت روی پرده سینماهای سراسر کشور میرود.