در پایان بخش نخست مبحث «راز سرگشوده استقبال مخاطب»، بر آن شدیم شکست یک فیلم یا سریال را از سرچشمه پیدایش آن آغاز کنیم؛ از جایی که کارگردان، کارش را با انتخاب «فیلمنامه» آغاز میکند. صرفنظر از اینکه کارگردان نوشته خودش را دست میگیرد یا اثری از نویسنده دیگری را برای کار انتخاب میکند؛ مهمترین دغدغهاش گزینش متنی است که «موضوع» آن متناسب با دلمشغولیهای کارگردان و «جذاب» برای تماشاگری باشد که در آینده به تماشای آن خواهد نشست. علاوه بر این، دارای چنان ساختار حرفهای و محکمی باشد که فیلمساز بتواند با تکیه بر آن و با استفاده از ویژگیهای سینما، موضوع را بهخوبی و به طور کامل روایت کند. بر این اساس، از آنجا که «موضوع» و «ساختار» دوعنصر پر اهمیت در تولید فیلم و سریال به حساب میآیند؛ «فیلمنامه» به مثابه نوشتاری برای خلق تصویر، در جایگاه نخست قرار میگیرد و «موضوع» به عنوان عنصر اصلی فیلمنامه اهمیتی دو چندان مییابد.
فیلمنامه اثری است که یک ماجرا را بهصورت تصویری روایت میکند. پس باید یک خط داستانی مشخص (ماجرای دراماتیک) داشته باشد و شخصیتهایش با انجام کار در مکانهای مشخص آن را پیش ببرند. بر این اساس آن عنصر اصلی که باید در الگوی فیلمنامه جای بگیرد؛ موضوع فیلم است که خود از دو عنصر «ماجرا» و «شخصیت» تشکیل میشود. ماجرا و شخصیت اگر چه در ظاهر متفاوت به نظر میرسند؛ در واقع به صورت واحد در هم تنیده شدهاند. «ماجرا» در وجه بیرونی، همان چیزی است که در درون شخصیت داستان رخ میدهد و اگر بپذیریم آنچه شخصیت را شکل میدهد؛ رفتار اوست؛ در مییابیم که ماجرا و شخصیت دو پدیده جدا از هم نیستند.
در تعریف دیگر، داستان کل است و ماجرا، شخصیتها، صحنهها، سکانسها، ساختار سهپردهای فیلمنامه، حوادث، وقایع، موسیقی، مکان و موارد دیگری از این دست، در جایگاه اجزای تشکیل دهنده آن، چیزهایی هستند که داستان را میسازند؛ اما خالق اثر و آنکه داستان را به فیلم یا سریال تبدیل میکند؛ کارگردان است که با گزینش متن، انتخاب بازیگر و قطع فنی فیلمنامه (دکوپاژ) به اثر هویت میبخشد. به همین دلیل به عنوان مسئول اصلی فیلم یا سریال، برای خلق اثری مستقل و متناسب با دلمشغولی هایش، نیازمند اختیار کامل و استقلال عمل در به تصویر کشیدن فیلمنامه است؛ اما آنچه در سینما و تلویزیون ما در این روند به شدت اثرگذار است؛ دخالت شوراها و ناظرانی است که در همه موارد صاحب نظرند و از انتخاب موضوع تا پوشش بازیگران، رفتار شخصیتها، نوع دیالوگ، اندازه نما، موسیقی و حتی «ضرباهنگ فیلم در مرحله تدوین» مجاز به اظهار نظر و دادن دستور حک و اصلاح هستند. هر چند بر پایه سیاستهای کلی نظام و مقررات جاری کشور حق نظارت قانونی برای مسئولان محفوظ است و اشکال چندانی بر این روند وارد نیست؛ اما تجربه چند دهه گذشته نشان میدهد که استقبال یا عدم استقبال مخاطب، علاوه بر موضوع و ساختار، ارتباط معناداری با نوع فعالیت و میزان دخالت شوراهای نظارتی در صدور پروانه نمایش دارد؛ روندی که با تأثیری دو سویه بر روند تولید و پخش آثار تصویری، استقبال مخاطب و سرنوشت سینما و تلویزیون ایران را به خود وابسته کرده است. این عملکرد از یکسو، تأثیر مستقیم و آشکار بر آثار تولیدی دارد و از سوی دیگر، به پیدایش نوعی خودسانسوری منجر شده که دستاندرکاران خلق آثار سینمایی و تلویزیونی را در چنبره خود گرفتار کرده است. تهیهکنندهای که نگران بازگشت سرمایه است؛ در انتخاب موضوع به فهرستی فکر میکند که آثار مورد تأیید شورا در آن جا خوش کرده است؛ نویسنده فیلمنامه در انتخاب موضوع، ماجرا و شخصیت بیشتر از ناظران وسواس به خرج میدهد و کارگردان با آنکه جزء به جزء اثرش را با نگرانی در خصوص حذف پلانها و اصلاح دیالوگها دکوپاژ میکند؛ باز هم نگران است که مبادا در نهایت مجبور به تغییر یا حذف پلانهایی شود که به کلیت اثرش لطمه میزند.
اینگونه است که پرفروششدن یک فیلم و استقبال مخاطب از یک سریال، سوای ساختار قابلقبول و وابستگی به موضوع اثر، قوت فیلمنامه، خلاقیت کارگردان و قدرت بازیگران، ناخواسته به عوامل بیرونی وابسته میشود؛ عواملی که در شرایط اجتماعی ویژه، یک فیلم سینمایی را به پرفروشترین فیلم تاریخ سینما تبدیل میکند یا با استقبال مخاطب میلیونی از سریالی در یک پلتفرم، مسئولان سیمای جمهوری اسلامی ایران را به تلاش و تکاپو وامیدارد.
نگاه دقیقتر به شرایط تولید و پخش این آثار نشان میدهد که این پدیده گاهی ناشی از تغییر نگاه ویژه نهادهای نظارتی سینماست و زمانی مدیون کشمکش نهادهای نظارتی برای تسلط بر فضای تازه رونق یافته پلتفرمهاست که فرصت تولید و نمایش در خارج از محدوه عملکرد شوراهای نظارتی را در اختیار سازندگان اثر قرار میدهد.
برای توضیح بیشتر در این خصوص میتوان به نقد و بررسی شرایط تولید و نمایش سریالهایی چون «شهرزاد»، «خاتون»، «جیران»، «آکتور» و «رهایم کن» پرداخت و با مقایسه آنها با یکدیگر، نقش ناظران در اثرگذاری بر استقبال مخاطب را با دقت بیشتری بررسی کرد.